چکیده:
ارتباط میان اکتساب و بهکارگیری فناوری از یکسو و قدرت کشور از سوی دیگر را نمیتوان انکار کرد. تجربیات جنگ جهانی دوم و بسیاری از جنگهای دیگری که بعد از آن رخ داده است نمایانگر ارتباط مستقیم تواناییهای علمی و مهندسی ملی با قدرت نظامی است. علاوه بر ارتباط مستقیم بین فناوری و قدرت، پیوند یافتههای علمی و مهندسی و شخصیت ملی در دید افکار عمومی دانش علمی را به قدرت تبدیل میکند. تبیین نقش و جایگاه توسعه فناوری در فزونی قدرت نظامی به عنوان یکی از ابعاد مهم قدرت ملی که در نهایت به ارتقای آن منتج میشود هدف اصلی این مقاله است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از روش کمی برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده کرده است. تا همبستگی بین متغیرهای تحقیق را بهدست آورد. همچنین، برای مطالعه و بررسی پیشینه پژوهش و ادبیات موجود مرتبط با آن از اسناد و کتب و مقالات مرتبط با موضوع موجود در آرشیوها و کتابخانههای در دسترس و پایگاههای اینترنتی معتبر بهرهگرفته شده است. جامعه آماری متشکل از خبرگان و صاحبنظران حوزه نظامی و دفاعی و نیز صاحبنظران حوزه فناوری و اساتید دانشگاههای نظامی میباشد که تعداد 40 نفر بهعنوان نمونه آماری به طریق نمونهگیری تصادفی انتخاب گردیدهاند. متغیرهای این پژوهش عبارتند از «توسعه فناوری» و «بعد نظامی قدرت ملی» که توسعه فناوری متغیر مستقل و بعد نظامی قدرت ملی متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. نتیجه نشان میدهد که بین «توسعه فناوری» و «بعد نظامی قدرت ملی» همبستگی مستقیم و مثبت وجود دارد.
The relation between acquisition and application of technology on the one hand and the state’s power on the other hand can not be denied. The experiences of the World War II and many other wars which broke out afterwards indicate the direct relation between scientific and technological national capabilities and the national power. In addition to the direct relation between technology and power, the bonds of scientific and technological findings and the national prestige converts scientific knowledge to power in public opinion. The aim of this paper is to explain the role and position of technology development in the promotion of military power as an important dimension of national power. The present research is of applied type done in a quantitative manner to measure the correlation between the variables of the research. In addition, the research literature is obtained from books, articles, reports and papers accessible in the archives of libraries and creditable internet sites. The statistical population is composed of 40 of the specialists and scholars of the military and defense sector and the experts in the technology field in addition to the military professors selected in a random sampling method. The variables in this research are “technology development” and “military dimension of national power” in which the former is the dependent variable and the latter is the independent variable. The results indicate that there is a positive and direct correlation between “technology development” and “military dimension of national power”.
خلاصه ماشینی:
يکي از اين مقالات به شناسايي عوامل و متغيرهايي کـه مـيتـوان بـه عنـوان شـاخص ارزيابي قدرت نظامي کشورها در نظر گرفت پرداخته و ميزان قابليت هريک را براي تعيين قـدرت نظامي کشورها بررسي کرده است و در نهايت الگويي بـا متغيرهـاي هشـت گانـه بـراي آن معرفـي نموده است که شامل تعداد هواپيماهاي جنگي، تعداد کارکنان نيروهاي مسلح به صورت درصـدي از مجموع جمعيت ، مجموع هزينه هاي نظامي، هزينه هـاي نظـامي بـه صـورت درصـدي از توليـد ناخالص داخلي، صادرات سلاح به ميليون دلار، تعداد کارکنـان نيروهـاي مسـلح (هـوايي)، تعـداد کارکنان نيروهاي مسلح (دريايي)، تعداد شناورهاي رزمي (زيردريايي) ميگردد (زرقاني، ١٣٨٧: ٦٧).
از ميان منابع خارجي نيز مقالات مرتبط با اين پژوهش يافت شده است که به عنوان نمونه يـان بلاني در مقاله اي با عنوان علم ، تکنولوژي و قدرت نظامي، با بررسي پيوند بين يافته هـاي علمـي و مهندسي و قدرت نظامي به اين نتيجه رسده است که در ارتباط بـين علـم و تکنولـوژي و قـدرت نظامي بايد عواملي مانند ميزان هزينه هاي علمي، نياز متقابل علم و سياست به پشتيباني از يکـديگر، پيشينه مشاوران علمي و سرّي بودن فعاليت ها توجه داشت (بلاني، ١٩٨٩: ٣٦).
متغيرهاي اين پژوهش عبارتند از «توسعه فنـاوري» و «بعـد نظـامي قـدرت ملـي» کـه توسـعه فناوري متغير مستقل و بعد نظامي قدرت ملي متغير وابسته در نظر گرفته شده است .