چکیده:
جهانبینی توحیدی در تمایز با جهانبینی مادی باعث ایجاد تفاوتهای بسیار جدی در ابعاد، سطوح و روشهای تأمین امنیت شده است که با تمرکز بر هریک از آنها میتوان تفاوت دو نگرش مختلف نسبت به امنیت را نیز مشخص کرد. بر مبنای این دو نوع نگرش، مبانی هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی متفاوتی شکل گرفته که پس از بررسی این نگرشها، میتوان به بررسی مبانی امنیت در مکاتب توحیدی و مادی بر اساس سطوح مذکور پرداخت. ضرورت پرداختن به این موضوع، بررسی چالشهای موجود در فضای واقعی امنیتی جهان و تقابل بین رویکردهای امنیتی مختلف و درنتیجه، شناسایی علت دقیق و مبنایی این اختلافات و تضادها در فضای حاکم بر فضای روابط بینالملل امروز میباشد. لذا هدف از انجام این تحقیق، آشنایی بنیادین و مبنایی با جهانبینی و بنیانهای فکری و نظری مکاتب مختلف امنیتی حاکم بر دنیا و بررسی مؤلفههای مختلف در مهمترین مکاتب امنیتی حاکم و تحلیل دیدگاهها و خروجیهای عینی و عملی این مکاتب در صحنههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسانها و همچنین در صحنه نظام بینالملل است. بررسی علت اصلی تفاوت در معنا و مفهوم امنیت، هدف امنیت، منشأ امنیت، موضوع امنیت، ابعاد امنیت و ابزار و سازوکارهای دستیابی به امنیت در مکاتب الهی و مادی سؤال این پژوهش میباشد. با تحلیل و بررسی و مقایسه مبانی نظری و رویکرد امنیتی مصادیق مکاتب مادی (رئالیسم، لیبرالیسم) و مصداق مکتب الهی (اسلام) مشخص شد که تفاوت در رویکرد امنیتی این سه جریان از تفاوت در مبانی هستیشناسی آنها نشأت میگیرد. این تحقیق از نوع توسعهای بوده و به شیوه توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر کتابخانهای انجام گرفته است.
Univocalism in differentiating material material causes very serious differences in the dimensions, levels, and methods of security, which, by focusing on each one, can also distinguish between two different attitudes towards security. Based on these two types of attitudes, the foundations of ontology, epistemology and a different methodology have been formed. After examining these attitudes, one can study the security foundations of monotheistic and teaching schools based on these levels. The need to address this is to examine the challenges in the real world of security of the world and the confrontation between different security approaches and, consequently, to identify the exact cause of these differences and contradictions in the context of the ruling space of today's international relations. Therefore, the purpose of this study is to become familiar with the fundamental and The basis of the worldview is the intellectual and theological ideology of various security schools ruling the world and examining the various components of the most important security schools of the ruling and analyzing the objective and practical outcomes of these schools in different scenes of individual and social life of humans as well as on the international scene. The study of the main cause of the difference in meaning and concept of security, the purpose of security, the origin of security, the issue of security, the dimensions of security and mechanisms for achieving security in the divine books and the question of this research. By analyzing and comparing the theoretical foundations and the security approach, the examples of material schools (realism, liberalism) and the study of the divine school (Islam) revealed that the difference in the security approach of these three streams originated from the difference in their ontology constraints. This research has been developed in a descriptive-analytical manner and with the use of credible library resources.
خلاصه ماشینی:
ازآنجاکه هريک از نظريه هاي روابـط بين الملل ، مباني فرانظري خاصي دارند، درنتيجه ، ديدگاهي متفـاوت از مفهـوم امنيـت ارائـه مي دهند؛ اسلام نيز به عنوان ديني جهان شمول و توحيدي که به همـه ابعـاد زنـدگي بشـري توجهي ويژه دارد، با توجه به ماهيت هستي شناسي اش نسبت به انسان ، محوريت کنشـگران و سرشت نظام جهاني، رويکرد امنيتي متفاوتي در مقايسـه بـا دو جريـان عمـده حـاکم بـر روابط بين الملل امروز، يعني رئاليسم و ليبراليسم به عنوان جهان بيني مادي ارائه داده است .
تأکيد ليبـرال هـا بـر توجـه صرف به عقل بشري با توجه به ديدگاه خوش بينانه نسبت بـه انسـان در ايجـاد يـک نظـام جهاني ليبرال ، استوار است ؛ نظامي که دستيابي بـه امنيـت را در مسـائل اقتصـادي، محـدود ميکند و از ابعاد ديگر امنيت غافل مي مانـد؛ در مقابـل رويکردهـاي بـالا، اسـلام بـا اتخـاذ رويکردي بينابين نسبت به ذات بشر و محور قرار دادن امت ديني به عنـوان کنشـگر اصـلي نظــام بــين الملــل ، رويکــرد امنيتــي متفــاوتي را در مفهــوم ســازي ، ابعــاد و ســازوکارهاي عملياتيسازي امنيت در پيش گرفته است ؛ اين پژوهش سعي دارد ضمن تبيين مباني نظري امنيت در اسلام ، تفاوت هاي بنيادي و نظري دين اسلام با دو مکتب مذکور را با اسـتفاده از تبيين مباني هستي شناسي آن ها بررسي کند و فرضيه اين پژوهش بر اين مبنـا اسـتوار اسـت که تفاوت در مبـاني هسـتي شناسـي دو رويکـرد رئاليسـم ، ليبراليسـم بـا اسـلام بـه اتخـاذ رويکردهاي متفاوت اين سه جريان در مفهوم سازي ، ابعاد و سازوکارهاي دستيابي به امنيـت منجر شده است .