چکیده:
بزهکاری نوجوانان نوعی اعلام ناسازگاری با جامعه و یک نشانه خطر در زمینه احتمال ماندگاری آنان در ورطه مجرمانه به شمار میرود. هدف اصلی اعمال ضمانت اجرا و کیفر در برخورد با جرائم نوجوانان، اصلاح، تربیت و بازسازگاری آنان بوده و بیش از هر چیز، تلاش تدابیر عدالت کیفری به سمت بازپروری و آمادهنمودن فرد در بازگشت به جامعه میباشد، لذا به نظر میرسد حبس و مجازات سالب آزادی نمیتواند جهت دستیابی به این اهداف چندان کارآمد باشد و چه بسا برخوردهای قهرآمیز و شدید میتواند به سوگیری درست و نادرست نظام رفتاری آنان بیانجامد. در نتیجه مجازاتهای جایگزین حبس در مورد جرائم نوجوانان، تحت تاثیر آموزههای عدالت ترمیمی، بیش از هر چیز تاثیرگذار خواهد بود. مجازاتهایی که با توجه به جرم ارتکابی، شخصیت و پیشینه کیفری مجرم، دفعات ارتکاب جرم، وضعیت بزهدیده و آثار ناشی از ارتکاب جرم توسط دادگاه تعیین و با مشارکت مردم و نهادهای مدنی در اجتماع به اجرا درمیآیند. اقداماتی از قبیل اعمال دوره مراقبت، اقامت در منزل، نگهداری در روزهای پایان هفته، نظارت الکترونیک، خدمات عمومی رایگان و نهادهای ارفاقی مانند تعویق صدور حکم، ترک تعقیب، تعلیق تعقیب، بایگانیکردن پرونده، معافیت از کیفر، میانجیگری کیفری، تعلیق مجازات، نظام نیمه آزادی و آزادی مشروط به مجرم فرصت میدهد تا درصدد جبران خطای ارتکابی و آسیب وارده به جامعه برآمده و احساس مسوولیتپذیری و کارآمدی در جامعه کند، گرچه باید در نظر داشت افراط در مجازات جایگزین حبس، بدون در نظرگرفتن بسترهای خانوادگی، محیط زندگی و شرایط اقتصادی یک نوجوان، نوعی رهاکردن وی در شرایط ناامن موجود در زندگیاش است که او را به سمت بزهکاری سوق داده بود و اکنون بار دیگر به همین محیط سپرده میشود که چه بسا منتج به وقوع جرائمی جدی و مزمنشدن بزهکاری در وی گردد؛ در چنین مواردی، آرامش و انضباط نگهداری در کانون اصلاح و تربیت و موسسات تربیتی بر این قبیل اقدامات ترجیح دارد. در این مقاله، به بررسی مبانی و اقسام مجازاتهای جایگزین حبس در جرائم اطفال پرداخته و سپس نگرش انتقادی پیرامون برخی مصادیق اجرایی و همچنین ایرادات احتمالی اعمال مجازاتهای جایگزین حبس مورد تبیین قرار میگیرد.
Education as a fundamental right of children's human rights represents the development of human societies and the growth and excellence of children in today's societies. Undoubtedly educational environments in order to realize such a right should have a safe and desirable space to increase the mental health of children in learning the knowledge and realization of their education and upbringing. Hence, the phenomenon of violence in such environments has become increasingly evolving in spite of educational and corrective approaches to child behavior and discipline in the prevailing educational environment. in this study, by studying and explaining violence against children in educational settings based on the documents of the International Human Rights Law, as well as the Iranian legal system's standards regarding the right of children and their support, they are working to prevent and prevent the occurrence of such a phenomenon. Provided in educational environments
خلاصه ماشینی:
اقداماتيازقبيل اعمال دوره مراقبت ،اقامت درمنزل ،نگهداريدرروزهاي پايان هفته ،نظارت الکترونيک ،خدمات عموميرايگان ونهادهايارفاقيمانندتعويق صدور حکم ،ترکتعقيب ،تعليق تعقيب ،بايگانيکردن پرونده ،معافيت ازکيفر،ميانجيگريکيفري، تعليق مجازات ،نظام نيمه آزاديوآزاديمشروط به مجرم فرصت ميدهدتادرصددجبران خطايارتکابيوآسيب وارده به جامعه برآمده واحساس مسؤوليت پذيريوکارآمديدرجامعه کند،گرچه بايددرنظرداشت افراط درمجازات جايگزين حبس ،بدون درنظرگرفتن بسترهاي خانوادگي،محيط زندگيوشرايط اقتصادييک نوجوان ،نوعيرهاکردن ويدرشرايط ناامن موجوددرزندگياش است که اورابه سمت بزه کاري سوق داده بودواکنون بارديگربه همين محيط سپرده ميشودکه چه بسامنتج به وقوع جرائمي جديومزمن شدن بزه کاري دروي گردد؛درچنين مواردي،آرامش وانضباط نگهداريدرکانون اصلاح وتربيت ومؤسسات تربيتيبراين قبيل اقدامات ترجيح دارد.
درواقع ،هدف ازاين واکنش ها،عدم توسل به زندان ياکاهش مدت زندان ميباشد،چنانکه عقيده برآن است که حبس ومجازات سالب آزادينميتواندچندان کارآمدباشدواين مجازات بايدبه عنوان آخرين راه چاره باشدواگرکودکباتذکرو مجازات هاي جايگزين مانندخدمات اجتماعيوجزاينقديمتنبه ميشود،نبايداز مجازات سالب آزادياستفاده شود.
توسل به تدابيرجايگزين نظيرجايگزين هاي حبس ،بدين معناست که نظام دادرسي اطفال ،نه تنهابه دنبال مجازات کودکان ونوجوانان نيست ،بلکه ازساير ظرفيت هايقانونيوقضايي برايپاسخ دهيبه بزه ارتکابيخردسالان بهره ميگيردتا به اهداف موردنظرخوددست يابد،زيراآنچه مهم است اين که واکنش هاياجتماعي نسبت به بزه ارتکابيکودکان ونوجوانان ،بايددارايماهيتيحمايتيـتربيتيبوده و به منظورحس مسؤوليت پذيريوانعقادشخصيت متعادل درآنان تعيين واجراگردند .
اصولاقبل ازتوبيخ وتنبيه ومجازات اطفال بزه کاربايدبه بسترهايفرهنگي، اجتماعيواقتصاديوخانوادگيويتوجه شود،چنانکه دربسياريموارد،فقروکار کودکان موجب سوق يافتن آنان به سمت بزه کاري ميشود،کمااين که دربسياري کشورهادرابتداکودکخاطيدستگيرنميشود،بلکه والدين ويمواخذه شده وسعي ميشودحداقل شرايط وامکانات زندگيبرايآن خانواده فراهم شود.
Criminal Law of Children and Adolescents.
The Globalization of the Criminal Law of Delinquent Children.
Substitutions of Detention in Iran's Criminal Law. Tehran: Ferdowsi; 2007.