چکیده:
جنگ داخلی سوریه که در7 سال گذشته مهمترین بحران خاورمیانه لقب گرفته است، این منطقه را به صحنه رقابت و تقابل قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل کرده است.گستردگی جغرافیای منازعه، حجم بالای خسارت وارده، وقوع خشونتهای بسیار شدید و نیز حضور مستقیم و غیر مستقیم تعداد بیشماری از بازیگران نظام بینالملل در صحنۀ نبردهای عملیاتی موجب شده است تا از این بحران به عنوان یکی از نمونههای منحصر به فرد در یک دهه اخیر یاد شود. ماهیت پدیدههای بینالمللی نشان داده است که قدرتهای بزرگ در یک ساختار چندجانبه،به موازات همکاری و رقابت، درصدد ثبات معادلۀ قدرت در محیط بینالمللی هستند. روسیه طی سالهای اخیر بازیگر اصلی در سوریه بوده و در میان بازیگران خارجی در سوریه قویترین طرف بوده است اما در طرف مقابل ایالات متحده هم با داشتن ابزارهای متعدد و به بهانه مقابله با خطر داعش و جلوگیری از نفوذ ایران در سوریه در این کشور بحران زده به ایفای نقشی پرداخته است که همسو با منافع روسیه نبوده است. به این ترتیب تقابلی آشکار و پنهان بین روسیه و آمریکا در سوریه پدید آمده است.در این مقاله به بررسی این تقابل می پردازیم.
The Syrian civil war, which has been the most important crisis in the Middle East over the past seven years, has turned the region into a rivalry and rivalry between regional and trans-national powers. The geographic extent of the conflict, the high volume of damage, the occurrence of extreme violence and the direct and indirect presence The numerous international actors on the scene of operational battles have made the crisis one of the most unique examples of the past decade. The nature of international phenomena has shown that great powers in a multilateral structure, along with co-operation and competition, seek to stabilize the power equivalence in the international environment. Russia has been the main actor in Syria in recent years and has been the strongest player among foreign actors in Syria, but on the other side of the United States, with multiple instruments under the pretext of confronting ISIL's threat and preventing Iran from penetrating Syria in this crisis-affected country. Has played a role that has not been in line with the interests of Russia. In this way, there is a clear and secret opposition between Russia and the United States in Syria. In this article, we examine this contradiction.
خلاصه ماشینی:
بحران سوريه ، امنيت منطقه اي، سياست خارجي روسيه و آمريکا، رقابت منطقه اي، بهار عربي *اين مقاله برگرفته از رساله دکتري روابط بين الملل فاطمه السادات معلومي با عنوان « جنگ داخلـي سـوريه و تـأثير آن بـر رقابت هاي منطقه اي ايالات متحده آمريکا و روسيه در خاورميانه ٢٠١١- ٢٠١٦ » با راهنمايي دکتر افشين زرگر است .
اين روايت از تلاش هاي روسيه ميتواند به محدود کردن توانايي غرب براي اتحاد عليه تلاش هاي روسيه براي تقويت رژيم اسد و طرح مداخله نظامي در خاورميانه منجر شود و نيز از سوي ديگر اين فرصت را براي روسيه ايجاد نمايد که رفتن به انزواي بين المللي و انزجار عمومي از وضعيت تجاوز خود در اوکراين را با تعقيب اهداف سياسي نظير بکارگيري ابزارهاي خشونت آميز مداخله در سوريه جهت پاسخ به داعش توجيه نمايد (صادقي، ١٠٨:١٣٩٥).
با تغيير در عرصه جنگ داخلي سوريه در نتيجه قدرت گرفتن جريان هاي تندروي سلفي که خود تهديدي عليه منافع غرب در منطقه به شمار ميآيند و توانايي حکومت در پس زدن مخالفان مسلح ، ايالات متحده به استفاده از نيروي نظامي در سوريه سوق پيدا کرد (کولايي، ١٢٥:١٣٩٥).
آمريکا بر اساس مؤلفه هاي راهبردي خود در نظم نوين جهاني از ابتداي شروع بحران سوريه ، به عنوان يکي از بازيگران اصلي وارد منازعه گرديد و تلاش براي تغيير وضع موجود را با نگاه به تأمين منافع منطقه اي و فرامنطقه اي خود به شرح زير دنبال کرد: ١- حذف يکي از کشورهايي که ثبات سيادت طلبانه آمريکا را به طرق مختلف در منطقه خاورميانه به چالش کشيده است .