چکیده:
در تاریخ اسلام اندیشههای فکری وهابیت همواره بر پایه خشونت و افراطگرایی» دیگر مسلمانان را تکفیر و
کافر میخواند و با جنگ» خونریزی و غارت به توسعه قلمرو حکومتی خود میپرداخت. در حال حاضر نیز
این گروههای افراطی معاصر به لحاظ فکری و خشونت رفتاری شباهتهای نزدیکی با وهابیت دارند. امروزه
گردههای التاعده و داعش با داشتن افکار افراطی اکثرا توسط آفرادی که دارای ملیت عربستانی و مصری هستند
اداره میشود. از آن رو بسیاری از افراد دارای عقاید وهابی- اخوانی هستند. وهابیت با تکیه بر اندیشههای ابن
تیمیه و اخوان با بهرهگیری از اندیشههای افراطی سید قطب معجونی تلخ از اسلام ساخته است. پژوهشگران
معاصر از گروههای افراطی معاصر با نامهایی چون گروههای تکفیری وهابی» سلفی وهابی یا وهابی افراطی
(رادیکال) یاد میکنند. پژوهش حاضر بهدنبال آن است تا با توجه به منابع تاریخی و منابع موجود و بهرهگیری
از روش تطبیقی و تاریخی تشابههای نظری و عملی سلفیه وهابی را در گروههای افراطی معاصر موردبررسی
قرار دهد.
In the history of Islam, extremist ideologies such as Wahhabism, under the influence of violence and extremism, have consistently labeled others as heretics and pagans. They have consistently been trying to expand their realms through waging war, bloodshed and plundering. The contemporary extremist groups share great similarities with Wahhabism in terms of ideology and demonstration of violent behaviors. Today, The ISIS and Al-Qaeda which operate under such ideologies are primarily run by Egyptian and Saudi nationals and as such these individuals have Muslim Brotherhood-Wahhabi convictions. Relying on Wahhabism with roots in Ibn Taymiyyah and Muslim Brotherhood, their followers have drawn upon extremist ideas of Sayyid Qutb and have joined hands to make a bitter concoction from Islam. Contemporary researchers generally refer to contemporary extremist groups as Wahhabi-Takfiri, Salafi or extremist (radical) Wahhabi. Employing historical and available resources as well as utilizing historical and comparative methodologies, this research attempts to recognize Salafi-Wahhabi theoretical and practical similarities among the contemporary extremist groups.
خلاصه ماشینی:
اگر اين ديدگاه را نسبت به آغاز انقلاب اسلامي ايران در کنار موضع گيري هاي دولت مردان عربستان در سرکوب قيام هاي شيعيان «القطيف » در شرق عربستان ، همکاري با آل خليفه در سرکوب قيام شيعيان بحرين ، دفاع همه جانبه از رژيم بعثي طي هشت سال جنگ عليه ايران و امروزه نقش آفريني در عدم استقرار آرامش در عراق پس از حمله آمريکا به عراق در سال (٢٠٠٣ م ) و حمايت از گروه هاي تکفيري جهادي قرار دهيم ، مي توانيم به عمق سياست هاي عربستان سعودي و تلاش آنان با هدف راهبردي جلوگيري از گسترش جنبش هاي شيعي پيرامون مرزهاي خود از يمن تا بحرين و سوريه و به تبع آن حفظ منافع استکبار جهاني در منطقه پي ببريم (ريحاني ، ١٣٩٥: .
امروزه گروه هاي تندرويي که از ميان آنها ظهور کرده اند به نام طالبان که طلبه هاي وهابي هستند و همچنين گروه القاعده و سلفي هاي تکفيري - جهادي عمل مي کنند و باعث انشعاب در مکتب وهابيت شده اند؛ بنابراين امروزه عمدتا دو گونه وهابي وجود دارد وهابيان معتدل که از راه تبليغ اعتقادات خود را پيش مي برند و وهابيان تکفيري - جهادي که با ترور و بمب گذاري و قتل عام ، معنويات خود را دنبال مي کنند (مکارم شيرازي ، ١٣٨٨: ٩)؛ اما در دهه هاي اخير سلفي گري افراطي نيز شاخه اي ديگر از وهابيت است که به دليل غلبه جنبه هاي انتقادي آن نسبت به محافظه کاري سنتي وهابيت توانسته است مخاطبان خاصي را به ويژه در مقابله با کشورهاي سلطه جو و برخي اقتدارگراها در برخورد با قدرت هاي داخلي بدست آورد.