چکیده:
فمینیسم جنبشی علیه سلطه حداکثری مردان در جامعه است. فعالین حقوق زنان (فمنیستها) باور دارند که جنسیت در زندگی انسانها نباید عاملی تعیینکننده برای جایگاه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها باشد، زیرا باور دارند زن و مرد باید از حقوق برابری در زمینههای مختلف برخوردار باشند و به برابری جنسیتی معتقدند. اکنون این پژوهش بر آن است تا به این مهم برسد که قرآن کریم و عقاید اسلامی باورهای فمینیسم را تا چه اندازه باور دارد. در آموزههای اسلامی شاهد این موضوع هستیم که دین اسلام بینهایت به جایگاه زنان بها داده، اما این موضوع به معنای پذیرش مطلق برابری و اندیشههای فمینیسم نیست. نگارنده در این مقاله بعد از آوردن مبانی اسلامی در رابطه با حقوق زنان و نقد و بررسی آن؛ به این نتیجه میرسد که دین اسلام به جای «مساوات» که شالوده اندیشه فمینیستی را تشکیل میدهد به دنبال «عدالت استحقاقی» است تا وظایف بنیادین زن را به او آموزش و بر این باوراست که؛ رسیدن به عدالت مذکور موجب سعادت خانواده و در نهایت جامعه میشود.
خلاصه ماشینی:
بعضي ها معتقدند نظريه فمينيسم به اين موضوع اشاره دارد که در دنيا زنان تماما بـه شکل مساوي از حقوق مناسبي برخوردار نميشوند و در بعضـي از نقـاط زنـان فرودسـت محسوب ميشده و اين خود باعث آغاز جنبش فمينيسـم شـده اسـت (دلاپورتا، دونـاتلا، ١٣٨٣: ٣) البته به اين استدلال از ديد نگارنده ايراداتي وارد است .
بيربط نيست که اگر عنوان نماييم همين انديشه هاي افراطي نسبت بـه زنـان باعـث گرديد که نهضت فمينيسم پا به عرصه وجود بگذارد، و بگويد که زنان با مـردان فقـط در جنسيت تفاوت دارند اما اين تغيير جنسيت موجب ناهمگوني در حقوق مربوطه نميشود و جالب تر اينکه هيچ ديني نتوانسته است همچون اسلام ارزش بنيادين زن و جايگاه او را به خودش برگرداند.
در اين فصل نگارنده بر آن است تـا مبـاني را از دين اسلام نشان دهد که جنبه هاي اثباتي و انکاري نظريه مذکور را مـورد ارزيـابي قـرار ميدهد تا اين حقيقت روشن گردد که فمينيسم در اسلام چه جايگاهي دارد و از لحـاظ انديشه آيا ميتوان آن را با ايدئولوژي اسلامي من باب حقوق زنان تطبيق داد يا خير؟ اين موضوع مستلزم آن است تا جايگاه زنان را در قرآن و سنت مورد بررسي قرار داده سـپس نکات ايجابي و سلبي را از مباني مذکور به دست آورد و بعد از بررسي ادلـه در بيـرون از ميدان به قضاوت نشست .