چکیده:
در پژوهش حاضر به بررسی رابطه استفاده آسیبزا از شبکههای مجازی از سوی مادران با رضایت زناشویی آنها، رابطه آنها با فرزندان و مشکلات رفتاری فرزندانشان پرداخته شده است. روش پژوهش از نوع روش آمیخته تبیینی است که در دو بخش کمی و کیفی انجام شده است. در بخش کمی 323 نفر از مادرانی که دارای فرزندان پیشدبستانی بودند با نمونهگیری دردسترس برگزیده شدند و به سوالات ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه جمعیتشناختی، پرسشنامۀ محققساخته استفادۀ آسیبزا از شبکههای اجتماعی مجازی، پرسشنامه تواناییها و مشکلات کودکان (گودمن، 1997)، مقیاس سنجش رابطه (هندریک، 1988) و مقیاس رابطه والد- کودک (پیانتا، 1992) پاسخ دادند. روش پژوهش در این بخش از نوع همبستگی است. برای تحلیل دادهها از نرم افزارهای SPSS و Amos و همچنین ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی ساده و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی استفاده شده و ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمهساختاریافته است. نمونه مورد نظر در بخش کیفی 17 نفر از مادرانی بودند که به استفاده از شبکههای مجازی وابستگی داشتند. این افراد با نمونهگیری هدفمند، از گروههای انتهایی برگزیده شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از کدگذاری نظری شامل کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. نتایج پژوهش در بخش کمی نشان داد که رضایت زناشویی و رابطه مادر- کودک در ارتباط استفاده آسیبزا و مشکلات رفتاری نقش واسطهای معنادار دارند. نتایج بخش کیفی همگی در تایید نتایج بخش کمی بود و نشان داد که وابستگی به شبکهها در ارتباط با همسر و فرزند مداخله میکند و سبب ایجاد مشکلات رفتاری در کودکان میشود.
The present article seeks to investigate how pathological use of social networking sites (SNS) in mothers is related to their marital satisfaction, mother-child relationship, and children’s behavioral problems. This study had a mixed methods research design with quantitative and qualitative components. In the quantitative part with correlational design, 323 mothers who had preschool children were chosen through convenience sampling method and were administered the research instruments including a demographic questionnaire, the researcher-made Pathological Use of Social Networking Sites Questionnaire, Strengths and Difficulties Questionnaire (Goodman, 1997), Relationship Assessment Scale (Hendrick, 1988), and Child-Parent Relationship Scale (Pianta, 1992). In order to analyze the data, Pearson correlation coefficient, simple linear regression, and structural equation modeling were utilized. The method in the qualitative part was phenomenological and the instrument was semi-structured interview. The sample in this part was comprised of 17 mothers who were addicted to using social networks. These individuals were chosen via purposive and extreme case sampling. During data analysis, open, axial and selective coding was used. The results of the quantitative part demonstrated that marital satisfaction and mother-child relationship played a mediating role in the link between pathological use of social networking sites in mothers and their children’s behavioral problems. The results of the qualitative part were in line with the findings of the quantitative section and showed that the relationship between spouses and children suffers as a result of social networking sites addiction and this leads to behavioral problems in children.
خلاصه ماشینی:
در بخش کمي ٣٢٣ نفر از مادراني که داراي فرزندان پيش دبستاني بودند با نمونه گيري دردسترس برگزيده شدند و به سؤالات ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه جمعيت شناختي، پرسشنامۀ محقق ساخته استفادة آسيب زا از شبکه هاي اجتماعي مجازي، پرسشنامه تواناييها و مشکلات کودکان (گودمن ، ١٩٩٧)، مقياس سنجش رابطه (هندريک ، ١٩٨٨) و مقياس رابطه والد- کودک (پيانتا، ١٩٩٢) پاسخ دادند.
Aljomaa, Qudah, Albursan, Bakhiet & Abduljabbar 7.
در پژوهش پيرجليلي، مهدوي و ازکيا (١٣٩٧) که به شيوه کيفي نظريه داده بنياد٣ است ، به اين مسأله اشاره شده که استفاده از شبکه هاي مجازي از سوي والدين و اختلافات ناشي از آن ميان ايشان ، سبب ايجاد جو ناآرام و پرتنش در خانواده ميشود.
با توجه به اينکه تاکنون پژوهشي نقش واسطه اي رضايت زناشويي و رابطه مادر-کودک را در ارتباط استفادة آسيب زا از شبکه ها در مادران با مشکلات رفتاري کودکان آن هم در قالب يک مدل مورد بررسي قرار نداده است ، بنابراين انجام چنين پژوهشي ضروري بوده است .
به منظور بررسي فرضيه اصلي که رضايت زناشويي و رابطه مادر-کودک در ارتباط استفاده آسيب زا از شبکه هاي اجتماعي مجازي و مشکلات رفتاري کودکان نقش واسطه اي دارند از تحليل معادلات ساختاري استفاده شده است .
رضايت زناشويي و رابطه مادر-کودک در ارتباط استفاده آسيب زا از شبکه هاي اجتماعي مجازي با مشکلات رفتاري کودکان نقش واسطه اي معنادار دارند (٠٠٠٣=p، ٠/٤١ =B).
Relational dialectics and social networking sites: The role of Facebook in romantic relationship escalation, maintenance, conflict, and dissolution.