چکیده:
صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی یکی از مهمترین صنایع روستایی به شمار میرود و ایجاد و تقویت این صنایع یکی از سودمندترین ارتباطات بین دو بخش صنعت و کشاورزی است. این تحقیق از نظر روش کمی، از نظر هدف کاربردی، و از نظر ماهیت از نوع توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات در این تحقیق با استناد به مدارک موجود، مقالات، کتب و آمارها، جمع آوری شدند و در مرحله بعد اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و با کمک روش میدانی جمع آوری گردیدند. تعداد 17 روستا در این تحقیق به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند. کلیه بهره برداران کشاورزی در این 17 روستا جامعه آماری تحقیق را تشکیل میدهند، کل تعداد بهره برداران 4023 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونهگیری انجام شد و عدد 350 بدست آمد، که این تعداد به نسبت تعداد بهره بردار بین روستاهای نمونه تقسیم شد. در مرحله بعدی با استفاده از نرم افزارهای Excel و Spss پرسشنامهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آزمونها برای پاسخ دادن به فرضیات، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تی برای دو گروه وابسته هستند. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق عامل نهادی در بین سه عوامل دیگر اقتصادی، اجتماعی و محیطی نقش تعیین کننده و اهمیت زیادی در مدیریت ظرفیتهای صنایع تبدیلی و تکمیلی دارد. بنابراین از آنجا که مدیریت ظرفیتها در این شهرستان ضعیف است میتوان با تکیه بر عامل نهادی و ایجاد یک حکمروایی مناسب و توسعه روشهای مشارکتی و توسعه سازمانهای مردمی به بهبود مدیریت ظرفیتها در شهرستان کمک کرد. و این امر با در پیش گرفتن نظریات حکمروایی: توانمند سازی، ظرفیت سازی، توسعه مشارکتی، و توسعه نهادی امکان پذیر میگردد.
خلاصه ماشینی:
بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق عامل نهادی در بین سه عوامل دیگر اقتصادی، اجتماعی و محیطی نقش تعیین کننده و اهمیت زیادی در مدیریت ظرفیت های صنایع تبدیلی و تکمیلی دارد.
بنابراین سؤالی که در این تحقیق می شود عنوان کرد به شرح ذیل است : مناسب ترین راه حل مدیریت ظرفیت های صنایع تبدیلی و تکمیلی در مناطق روستایی شهرستان زیرکوه کدام است ؟ ٢) مبانی نظری کشاورزی بخش اصلی از اقتصاد روستایی را تشکیل می دهد که متکی بر منابع طبیعی بوده است و محدودیت منابع طبیعی در برخی از نواحی روستایی باعث رکود اقتصادی آن ها شده است .
بافته های استنباطی درمورد مجموعه ای از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، محیطی و نهادی و سازمانی سازند های اصلی مدیریت ظرفیت های صنایع تبدیلی و تکمیلی در مناطق روستایی شهرستان زیرکوه که در آن نقش شاخص نهادی از اهمیت بیشتری برخوردار است برابر جدول شماره ٣ نشان می دهد درجه آزادی ٣ و ١٣٩٦ و سطح معناداری آن ٩٨٣ ٠/٠ است و از آنجا که سطح معناداری بزرگتر از آلفا ٠/٠٥ بوده ، می توان فرض برابری واریانس ها را پذیرفت .
آزمون توکی برای شاخص محیطی در همه روستا های مورد مطالعه شاخص های نهادی و سازمانی نیز که در نقشه شماره ٥ نشان داده شده است در تمامی مناطق روستایی شهرستان زیرکوه از اهمیت یکسان برخوردار بوده و تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند.
این تحقیق بر آن شد تا به مطالعه ظرفیت های موجود در شهرستان زیرکوه که برای ایجاد و همچنین توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی مؤثر است بپردازد.