چکیده:
تحریک منجر به قتل از سوی بزهدیده بهدلیل ایجاد برانگیختگی و تهییج روحی در مرتکب و انجام قتل بهدنبال آن، شایستة برخوردی متفاوت است. لازم به ذکر است هرچند عذر تحریک، عنوان خاصی را در بخش مواد عمومی به خود اختصاص نداده است؛ اما از مجموع دو ماده 38 و 630 قانون مجازات اسلامی که به ترتیب درخصوص کیفر حبس تعزیری و قتل دارای قصاص میباشد، مرتکب را شایستة تخفیف و رافع مسئولیت میداند و دارای شرایطی همچون: ـ تحریکآمیز بودن رفتار و گفتار بزهدیده ـ حضور فیزیکی و مستقیم در صحنة ارتکاب ـ عمدی بودن یا غیرعمدی بودن تحریک و وجود ضابطة نوعی و شخصی بهترتیب نسبت به رفتار مجرمانه و فرد مرتکب میباشد. پژوهش حاضر نیز با عنایت بر تفاوتسنجی تحریک و عذر تحریک در حقوق کیفری بر اساس روش کتابخانهای، این موضوع را در فقه و حقوق موضوعه ایران موردبررسی و کنکاش جدّی قرار میدهد.
The incitement to the murder of the victim due to the provocation and mental agitation of the perpetrator and the subsequent murder deserves to be treated differently. It should be noted that although the excuse of provocation does not have a specific title in the public sector, but from the two articles 38 and 630 of the Islamic Penal Code, which are punishable by imprisonment and murder with retaliation, the perpetrator deserves to be commended and relieved. Responsibility knows and has the following conditions: - Because of the victim's behavior and speech - the physical and direct appearance of the commission – the original or unintentional of the provocation and the presence of a specific and personal criterion in relation to the criminal conduct and the perpetrator. The present study also examines this issue in Iranian law and jurisprudence, considering the difference in provocation and provocation excitation in criminal law based on the library method.
خلاصه ماشینی:
لازم به ذکر است هرچند عذر تحريک ، عنوان خاصي را در بخش مواد عمومي به خود اختصاص نداده است ؛ اما از مجموع دو ماده ٣٨ و ٦٣٠ قانون مجازات اسلامي که به ترتيب درخصوص کيفر حبس تعزيري و قتل داراي قصاص مي باشد، مرتکب را شايستۀ تخفيف و رافع مسئوليت مي داند و داراي شرايطي همچون : ـ تحريک آميز بودن رفتار و گفتار بزه ديده ـ حضور فيزيکي و مستقيم در صحنۀ ارتکاب ـ عمدي بودن يا غيرعمدي بودن تحريک و وجود ضابطۀ نوعي و شخصي به ترتيب نسبت به رفتار مجرمانه و فرد مرتکب مي باشد.
» ماده ٣٥٢ نيز با ← قتل ناشي از تحريک بزه ديده در الگوواره حقوق کيفري ايران 39 مي شود؛ اما سؤال اينجاست که آيا مي توان مواردي از قتل عمد مستوجب قصاص را يافت که در آن مقنن عذر تحريک را مبنايي براي تخفيف يا معافيت بداند؟ به نظر مي رسد ازجمله موارديکه مي توان به آن اشاره کرد، ماده ٦٣٠ قانون مجازات اسلامي (بخش تعزيرات مصوب ١٣٧٥) ميباشد.
» اين شرايط را فقها در ذيل بحث شرايط ثبوت قصاص با عبارت «لا يقتل والد بولده »، «لايقتل مومن بکافر» و «لايقتل العاقل بمجنون » عنوان کردند (محمد بن حسن طوسي، المبسوط في فقه الاماميه (بيروت : ناشر المکتبه المرتضويه ← قتل ناشي از تحريک بزه ديده در الگوواره حقوق کيفري ايران 43 ٢-٢-٢- مجازات حبس تعزيري به عنوان کيفر فرعي علاوه بر مجازات حبس تعزيري به عنوان مجازات اصلي در برخي موارد قانونگذار تمهيداتي را پيش بيني کرده که درصورت تحقق به جاي اجراي مجازات قصاص ، مجازات حبس تعزيري اجرا ميشود.