چکیده:
از مفاد اصل امکان شناخت و رئالیسم معرفتی، وجود ادراکاتی است که بهصورت ذاتی از معلوم حکایتگری میکنند. اما ما در وجدان خود معانی ذهنیای را مییابیم که نمیتوان حکایتگری را ذاتی آنها دانست. هدف اصلی این مقاله، ارائه تبیینی هستیشناسانه از نحوه حکایتگری معانی و ادراکات غیرحقیقی در چهارچوب مبحث ملاک ثبوتی شناخت است. بنابراین پس از مروری بر مسائل و پیشنهادهای مرتبط با مسئله توضیح چیستی معانی ذهنی و نقادی آنها مانند نظریه شبح، حکایتگری شأنی و توضیح نفسشناختی حکایتگری، تلاش میشود برای توضیح «حکایتگری معانی و ادراکات حقیقی و غیرحقیقی»، چهارچوب واحدی ارائه دهد. دیدگاه مختار درباره مسئله حکایتگری معانی و ادراکات این است که معانی غیرحقیقی نه در عرض ادراکات حقیقی، بلکه در طول آن معانی از موضوع مورد مطالعه حکایت میکنند. این حکایتگری با توسعه مجازی و اعتباری مصادیق ادراکات حقیقی از واقعیتهایی صورت میگیرد که شباهت جزئی با معلوم ادراکات حقیقی دارند. در این پیشنهاد، هم «اعتبار» و هم «شباهت جزئی» در حکایتگری غیر ذاتی نقش دارد، ولی شباهت جزئی میان «صورت ذهنی» و «معلوم ادعایی» نیست. بلکه شباهت جزئی میان «محکی حقیقی» و «محکی ادعایی» وجود دارد. صورت ذهنی به صورت ذاتی حاکی از محکی حقیقی است و در قیاس با معلوم ادعایی حکایتگریاش غیر ذاتی دانسته میشود.
What is understood from the very possibility of knowledge and cognitive realism is the perceptions whose essences reveal the objects known. However, by introspection we may find some mental ideas whose essences fail to reveal anything. In their article, the authors mainly try to propose an ontological explanation of how mentally-constructed perceptions and ideas reveal something in the framework of the criterion of there-being [in contrast to the criterion of demonstration] of knowledge. Having reviewed the issues and suggestions related to the nature of mental ideas and their examination such as the theory of apparition, capability of revealing, and the explanation of the essence of revealing, the authors have tried to propose one single framework for the process of revealing of true and mentally-constructed perceptions and ideas. Their answer is that mentally-constructed ideas do not stand in line with true perceptions, but come after them in a hierarchical order. By virtual widening the scope of the referents of true perceptions, we may encounter semi-entities that partially resemble the objects of true perceptions. In this proposal, both “mental-construction” and “partial resemblance” play their role in the process of none-essential revealing; however, there is no partial resemblance between a “mental image” and the “so-called object known”. Rather, there is partial resemblance between “real referent” and “so-called referent”. A mental image reveals by essence the true object to be revealed, but in comparison to the so-called object known its revealing is none-essential.
خلاصه ماشینی:
نقش ادراکات حقیقی و اعتبار در حکایتگریِ غیر ذاتی مهدی عاشوری ، عبدالحسین خسروپناه چکیده از مفاد اصل امکان شناخت و رئالیسم معرفتی، وجود ادراکاتی است که بهصورت ذاتی از معلوم حکایتگری میکنند.
پرسش اصلی مقاله این است که آیا معانی ذهنی تنها در صورتی واقعنما هستند که دارای «حکایتگری» ذاتی باشند؟ آیا ممکن است یک «معنای ذهنی» در عین اینکه ذاتاً از واقع حکایتگر نباشد، بتواند واقعنمایی داشته باشد؟ پاسخ به این مسئله نیز هستیشناسانه خواهد بود و ملاک ثبوتی واقعنمایی ادراکات را مورد بررسی قرار میدهد و به مسئله احراز و معیار شناخت نمیپردازد.
مبنای نظری و پیشینه تحقیق در این مقاله تقدم هستیشناسی علم بر معرفتشناسی، نظریه وجود ذهنی و حکایتگری ذاتی علم حصولی (ادراک حقیقی) در چهارچوب فلسفه اسلامی مورد پذیرش است.
اما بحث فوق در صورت تمام بودن، تنها به این مسئله میپردازد که آیا ادراکات حقیقی وجود دارد یا خیر؟ درباره این مسئله که ادراک حقیقی چیست و ذاتی بودن حکایتگری به چه معناست، برهان مهریزی در دو مقاله «ماهیت حکایت از دیدگاه مشهور و استاد فیاضی» (برهان مهریزی، فیاضی، 1389) و «ماهيت حكايت از ديدگاه استاد مصباح» (برهان مهریزی، مصباح، 1388) به این پرسش میپردازند که مقصود از حکایت ذاتی و غیرذاتی چیست؟ در مقاله اول، با استفاده از تمایز «ذاتی باب برهان» با «ذاتی باب ایساغوجی»، مقصود از ذاتی دانستن حکایتگری برای علم توضیح داده میشود.
ادراکات غیر حقیقی بهمثابه وجودهای ذهنیِ اعتباری در این بخش از مقاله بر اساس تقریری موسع از نظریه اعتباریات، چیستی و واقعنمایی معانی ذهنی توضیح داده میشود (عاشوری و خسروپناه، 1395) و امتیازات آن بر نظریههای غیرذاتی درباره حکایتگری نیز استخراج میگردد.