چکیده:
یکی از عوامل و سازوکارهایی که در تعیین و جهتدهی نوع ساختار روابط اجتماعی هر جامعهای اثرگذار است، میزان یا سطح صنعتی شدن آن جامعه است. صنعتی شدن شرایط و مقدمات لازم را برای تخصصیتر شدن فعالیتهای اقتصادی و تقویت تقسیم کار اجتماعی فراهم نموده و از آن طریق چگونگی و شعاع روابط اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد. در این مقاله در چارچوب دیدگاه تقسیم کار اجتماعی دورکیم، تأثیر صنعتی شدن بر سطح و نوع روابط اجتماعی حاکم بر استانهای مختلف کشور با تأکید بر سازوکار تخصصی شدن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بدین منظور از رویکرد اقتصادسنجی فضایی و همچنین دادههای استانهای کشور در دو مقطع زمانی 1383 و 1393 بهره گرفته شده و روابط بین صنعتی شدن، تقسیم کار و روابط اجتماعی برآورد گشته و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافتهها حاکی از آن است که بین سطح توسعه فعالیتهای صنعتی در استانها طی دو مقطع زمانی ازیکطرف و سطح تخصصی شدن فعالیتهای صنعتی و میزان تقسیم کار از طرف دیگر رابطه مثبت وجود دارد. همچنین افزایش تقسیم کار و تخصصی شدن فعالیتهای اقتصادی نیز ازیکسو منجر به بهبود و تقویت روابط اجتماعی میان گروهی(ارگانیکی) مبتنی بر قواعد و هنجارهای رسمی شده و از سوی دیگر باعث کمرنگتر شدن روابط درونگروهی(مکانیکی) مبتنی بر ساختارهای سنتی گشته است. اما ازآنجاکه قدر مطلق میزان تأثیر مثبت صنعتی شدن بر روابط ارگانیک از قدر مطلق میزان تأثیر منفی آن بر روابط مکانیک کمتر است، درجه جانشینی روابط ارگانیک به جای روابط مکانیک در فرایند صنعتی شدن در کشور ضعیف بوده و ازاینرو ساختار روابط اجتماعی کشور متناسب با شرایط یک جامعه صنعتی تحول و تکامل نیافته است.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله در چارچوب ديدگاه تقسيم کار اجتماعي دورکيم ، تأثير صنعتي شدن بر سطح و نوع روابط اجتماعي حاکم بر استان هاي مختلف کشور با تأکيد بر سازوکار تخصصي شدن مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است .
به عبارت ديگر، باوجودآنکه در مطالعاتي 1- Émile Durkheim 2- The Division of Labour in Society 3- Mechanical 4- Organic (همچون دانش مهر و همکاران ، ۱۳۹۷؛ محمديان و دريا گوهر، ۱۳۹۷؛ حاتمي و ذاکر حقيقي ، ۱۳۹۶؛ سجاسي قيداري و همکاران ، ۱۳۹۶؛ خباز و همکاران ، ۱۳۹۵؛ عباسي شوازي و همايون ، ۱۳۹۳؛ بابايي فرد، ۱۳۹۲؛ مهدي زاده و خيلا، ۱۳۹۲؛ رضواني و همکاران ، ۱۳۸۹ و طاهرخاني ، ۱۳۸۰) تأثير متغيرهايي از جمله صنعتي شدن ، شهرنشيني ، فناوري اطلاعات ، اينترنت و رسانه هاي اجتماعي بر روابط اجتماعي به طور عام و بدون تفکيک روابط به مکانيکي و ارگانيکي ، مورد بررسي قرار گرفته است ، اما اين امر که در اثر صنعتي شدن و افزايش تقسيم کار، ساختار روابط اجتماعي در ايران چگونه تحول يافته است نياز به بررسي در چارچوب يک مطالعه مشخص دارد.
۱- مباني 1- Vriens & van Ingen 2- Bullock & Colvin 3- Miguel, Gertler and Levine نظري (دورکيم ، ۱۸۹۳) مطرح شده در خصوص اثرگذاري صنعتي شدن بر تقسيم کار اجتماعي و روابط اجتماعي ، ۲- ادبيات ذکرشده در پيشينه تحقيق (محمديان و دريا گوهر، ۱۳۹۷، حاتمي و ذاکر حقيقي ، ۱۳۹۶، خباز و همکاران ، ۱۳۹۵، عباسي شوازي و همايون ، ۱۳۹۳، بابايي فرد، ۱۳۹۲ و مهدي زاده و خيلا، ۱۳۹۲) در خصوص عوامل متعدد اثرگذار بر روابط اجتماعي .