چکیده:
استیو مارشال نویسنده، متفکر، منتقد و از بهائیان روشنفکر است. او از سال 1972 زمانی که پانزده سال بیشتر نداشت جذب تعالیم اجتماعی بهائی شد و تا سال 1994 به مدت 22 سال عضو فعال جامعۀ بهائی
بود. از سال 1994 و بعد از تماس با بهائیان روشنفکر و قرار دادن مطالبی در سایت تالیسمان، مورد سوءظن رهبری بهائیت در حیفا (بیت العدل) قرار گرفت و به صورت غیررسمی از جامعۀ بهائی اخراج گردید.
در سال 2000 میلادی با دستور بیت العدل، همسر او آلیسون مارشال نیز به دلیل انتقاد از بیت العدل و داشتن ارتباط و دفاع از بهائیان روشنفکر، رسما از جامعۀ بهائی اخراج شد.
این ب همنزلۀ زنگ خطری بود برای استیو مارشال که درصورت ادامۀ مواضع انتقادی خود، می تواند درمعرض طرد یا اخراج قرار گیرد.
استیو و همسرش آلیسون، انتقادات جدی به رهبری بهائیت دارند و در مقالات مختلف خود، به نقد بیت العدل و تعالیم و آموزه های بهائیت پرداخته اند. در این مقاله برخی از مواضع انتقادی آقای استیو مارشال
آمده است.
خلاصه ماشینی:
استیو مارشال در 25/2/2005 با اشاره به مطلبی از وبلاگ شخصی خانم کارن باکت مینویسد: «یکی از دوستان من به نام لاری رو که در کانادا است و به اخراج آلیسون مارشال و مایکل مککنی (از بهائیان روشنفکر و مطرود از جامعۀ بهائی)، اعتراض کرده بود، بلافاصله تهدیدی ازسوی محفل ملی بهائیان کانادا دریافت کرد که چنانچه به انتقاد خود علیه تشکیلات بهائی ادامه دهد، خودش نیز از جامعۀ بهائی اخراج خواهد شد!» لاری رو که از این اخطار ناراحت شده بود، متوجه شد که از مدتی قبل تحتنظر بوده و محفل ملی کانادا، به یکی از بهائیان، به نام محسن عنایت، که شغل وکالت حقوقی دارد، مأموریت داده است تا بهطور غیرمستقیم به لاری رو نزدیک شود و دربارۀ اخلاق و خصوصیات و رفتار او جاسوسی کند و حالا گزارشهای او، علیه لاری رو موردتوجه و بهرهبرداری قرار گرفته است.
» استیو همچنین در مقالۀ سرکوب گروه بهائیان روشنفکر و منتقد در سایت تالیسمان مینویسد: «آیین بهائی اغلب بهعنوان یک آیین باز و تحملکننده معرفی میگردد، که بهخاطر داعیۀ ارائۀ تعالیمی دربارۀ وحدت ادیان، برابری زن و مرد و صلح جهانی، بهعنوان آیینی برای نسل جدید و موحدان دهکده جهانی طبقهبندی میگردد؛ اما آنچه که بسیار کم دربارۀ این آیین، حتی در بین بهائیان، دانسته شده است، این است که تشکیلات انتخابی بهائیان همواره در طول تاریخ بهشدت هرگونه اطلاعرسانی عمومی دربارۀ این آیین را تحت کنترل داشته و از حربۀ تهدید و تحریم برای ساکت کردن اعضایی که دیدگاهی غیرسنتی دارند استفاده کرده است.