چکیده:
سبک زندگی، بهویژه در سدة اخیر جایگاه مهمی در ادبیات علوم انسانی مغربزمین به خود اختصاص داده است. اما ورود این مفهوم با تلقی جدید آن به ادبیات مطالعات اسلامی سابقه چندانی ندارد. در واقع رواج سبک زندگی در کشورهای اسلامی از جمله در ایران، بیشتر با پسوند «اسلامی» بوده است. بدینترتیب، «سبک زندگی اسلامی» سازهای مفهومی است که در بررسی آن به هر سه واژۀ «سبک»، «زندگی» و «اسلامی» باید توجه کرد. قید «اسلامی» به سبک زندگی بیانگر تمایز ماهوی این نوع سبک زندگی، از سبکهای رقیب یا مشابه است. بنابراین، سبک زندگی اسلامی منطقا بازتابهای خاص در عرصههای ارتباطی، بخصوص در عرصه تعاملات انسان با همنوعان خود دارد. این پژوهش با توجه به این تمایز، این پرسش را مطرح میکند که اصول حاکم بر تعامل با «مردم» در سبک زندگی اسلامی و خاستگاه مباشناختی آن از منظر قرآن کریم کدامند؟ نتیجه تحقیق، که با استفاد از ظرفیت روشهای توصیفی و تفسیری انجام شد، این است که سبکزندگی اسلامی در بعد بینشی؛ عقیده به اشتراک در خلقت، برخورداری انسان از کرامت ذاتی و تفاوتهای طبیعی زن و مرد؛ و در بعد کنشی؛ به اصولی از جمله حقمداری، ولایتمداری، امانتداری، جمعگرایی، تقدم اخلاق بر حقوق و مانند آن استوار است.
Lifestyle has played an important role of the literature of the humanities of the
West, especially in recent centuries. However, there is a little history of the
introduction of this concept of its new perception in the literature of Islamic
studies. In fact, the prevalence of lifestyle has been more with the suffix
"Islamic'' in Islamic countries, including Iran. Thus, "Islamic lifestyle" is a
conceptual structure in which all three words "style", "life" and "Islamic"
should be considered. The Islamic term "lifestyle" refers to the essential
distinction of this type of lifestyle, from rival or similar styles. Thus, the Islamic
lifestyle logically has special reflections in the realm of communication,
especially in the realm of human interactions of fellow human beings. This
study arises the question based on this distinction that what are the principles of
the interaction with "people" in the Islamic lifestyle and its cognitive origin
from the perspective of the Holy Quran? The result of study was done using the
descriptive and interpretive methods that the Islamic lifestyle based on visual
dimension it is the idea of sharing in creation, man has innate dignity and the
natural differences between men and women and in the dimension of action it is
based on principles such as the rule of law, governorship, trustiness,
collectivism, the priority of morality over rights and like them.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش با توجه به این تمایز، این پرسش را مطرح میکند که اصول حاکم بر تعامل با «مردم» در سبک زندگی اسلامی و خاستگاه مباشناختی آن از منظر قرآن کریم کدامند؟ نتیجه تحقیق، که با استفاد از ظرفیت روشهای توصیفی و تفسیری انجام شد، این است که سبکزندگی اسلامی در بُعد بینشی؛ عقیده به اشتراک در خلقت، برخورداری انسان از کرامت ذاتی و تفاوتهای طبیعی زن و مرد؛ و در بُعد کنشی؛ به اصولی از جمله حقمداری، ولایتمداری، امانتداری، جمعگرایی، تقدم اخلاق بر حقوق و مانند آن استوار است.
اين پژوهش، با عنایت به این تمایز و صرفنظر از بررسی واژههای «سبک» و «زندگی»، پرسش مهمی را مطرح میکند مبنی بر اینکه اصول حاکم بر تعامل با مردم و خلق در سبک زندگی اسلامی، از منظر قرآن کریم کدامند؟ و خاستگاه مبناشناختی این اصول چیست؟ در بررسی پرسش تحقیق، ابتدا ابعاد بینشی، یعنی ویژگیهای انسانشناختی مؤثر در بررسی سبک زندگی مورد توجه قرار میگیرد.
بهطور خلاصه، مبانی تعامل با خلق و همنوعان را در دو دسته میتوان بحث کرد: بُعد بینشی، که دیدگاه اسلام دربارة نگاه به انسانهای دیگر را بررسی میکند و دارای دلالتها و الزامات ویژه در مناسبات اجتماعی است و بُعد کنشی، که اصول حاکم بر رفتار با همنوعان را مورد توجه قرار میدهد.
مبانی تعامل انسان با خلق در قرآن مبانی تعامل با خلق و مردم را در دو دسته میتوان بحث کرد: بُعد بینشی که دیدگاه اسلام دربارۀ نگاه به انسان را بررسی میکند و بُعد کنشی که اصول حاکم بر رفتار با همنوعان را مورد توجه قرار میدهد.