چکیده:
کانت در نقد سوم به دو روش کاملا متفاوت اعتبار همگانی را در حکم ذوقی میسر میبیند. یکی از روشها مطالبه از دیگری برای همرای شدن است و دومی، شکلی از آزادی فردی و در نهایت جمعی را منتج میشود. این دو مسیر متفاوت، مفسران را به نظریات متفاوتی رسانده است. گروهی چون راجرسون ادعای اخلاقی بودن درخواست کانت را دارند و گروهی دیگر چون گایر ادعای شناختی بودن این ادعا را. در این پژوهش سعی بر آن است که راهحلی مناسب برای حل معضل اعتبار همگانی در حکم ذوقی ارائه شود. راهحلی که در آن هم زیبایی در نظریه کانت لحاظ شود و هم اخلاق؛ با تکیه بر نظریه سوبژکتیویته.
خلاصه ماشینی:
این بحث بسیار میتواند حائز اهمیت باشد؛ زیرا کانت برای آنکه این بحث را شاکلهمند سازد، مبحث بیعلاقگی را در همان گام نخست (کیفیت) به میان میآورد تا بحث شخصی حکم ذوقی را از احساس لذت و الم برهاند و بنیان اعتبار همگانی را به بخشی دیگر، یعنی حالت ذهنی و بازی آزاد قوا بدهد.
از طرفی دیگر، این برداشت اساسی هم وجود دارد که زمانی که کانت در بند هفتم میگوید: «و منتظر توافق دیگران با حکم خود درباره رضایت نمیماند، زیرا پیش از آن بارها با این توافق روبهرو شده است، بلکه این [توافق] را از آنان مطالبه میکند» نشاندهنده آن است که برای کانت، این فقط یک اعتبار همگانی ساده نیست، بلکه به تعبیر راجرسون، این وظیفهای اخلاقی است.
بر پایه گذر از بند ۷، مطالبه مشروع، توافق تنها همان چیزی است که منظور کانت از حکم ذوقی همگانی است، و این مطالبه با آنچه که توسط اخلاق پشتیبانی میشود در تضاد نیست (همان، ص306).
وقتی دیدگاه راجرسون و گایر را در مقابل هم قرار میدهیم، به این نتیجه میرسیم که راجرسون براساس اینکه مدعی است کانت برای اعتبار همگانی، لذت را از دیگری طلب میکند و مبنای این طلب کردن را وظیفهای اخلاقی میداند.
خود کانت نیز در بند 8 میگوید که «خواستار توافق همه هستیم»؛ اما نکتهای که در بحث گایر بسیار مهم است، بحث همین «اصل رأی کلی» است که از نظر کانت، همان اصل موضوع قلمداد میشود.