چکیده:
القاب و عناوین یکی از مهمترین شاخصهای شناخت ساختار دیوانسالاری است. القاب و عناوین سیاسی، نظامی، اداری و مالی و درک و فهم آنها در تأثیرگذاری و تأثیرپذیری تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، جریانی دوسویه است که باید در بازکاوی تاریخ اجتماعی و اداری ایران به آن توجه داشت. دستگاه دیوانسالاری قاجار، یک دستگاه عریض و طویل بود که القاب و عناوین این دستگاه، وجه تسمیه و کارکردهای ویژهای داشتند. یکی از عناوین و القاب خاص عصر قاجار، منصب «امیرنظام» بود. این عنوان از عناوین نظامی جدید در ساختار ارتش تازه پاگرفتۀ صدر قاجار بود که با فراز و فرود و تغییراتی در عصر قاجار مواجه شد. ضرورتهای خاص جامعۀ آن روز، به تغییر کارکرد امیرنظام از یک منصب نظامی به منصبی اداری منجر شد. تحولات دوره میانۀ قاجار نیز امیرنظام را از مقامی بلندپایه به یک لقب تشریفاتیِ صرف کاهش داد. در این مقاله به بررسی چرایی و ضرورتهای ایجاد این منصب با نگاهی به شخصیتهای دارندۀ این منصب، وظایف و کارکردهای آن پرداخته شده است.
Titles are one of the most important indicators of recognizing bureaucratic structure. The titles of political, military, administrative, and financial issues and their understanding of the impact of political, social, and economic developments are a double-sided process that should be taken into account in re-examining Iran's social and administrative history. The Qajar bureaucracy was a wide range system, and the titles in this office had special appellation and functions. One of the special titles of the Qajar era was the office of "Amir Nizam”. This title was one of the new military titles in the structure of the newly emerged Qajar Army that faced ups and downs and changes in the Qajar era. The specific needs of the society of that time led to the change of function of the Amir Nizam from military to administrative. The developments of the Mid-Qajar era also reduced the Amir Nizam from a high official to a mere ceremonial nickname. This article examines the reasons and the necessities of this office, looking at the personalities of the holders, duties, and functions of this office.
خلاصه ماشینی:
چگونگی این پدیده را می توان در ســه مقطع مورد بررســی قرار داد: نخســت ، صــدر قاجار و دوران فتحعلیشــاه که با صــدور القاب مختلف همراه بود (مســتوفی، ١٣٧٧: ٢٤٠/١)؛ مقطع دوم مربوط به دوران محمدشــاه اســت که اعطای لقب تا حدودی رو به رشــد گذارد (همان ، همان جا)؛ مقطع سوم دوران ناصری و مظفری است که این مهم ، سهم بیشتری را به خود اختصاص داده است .
پیدایش منصب امیرنظام نبردهای درازمدت ایران و روس ، موقعیت خاص جغرافیایی آذربایجان و رهبری نبردها از این ایالت ، مناصب جدیدی را وارد عرصۀ نظامی کرد که پیش از آن نمیتوان سابقه ای برای آن یافت .
آدمیت در حالی بر این باور بود که امیرنظام در صدارت قائم مقام و حاج میرزا آقاسی، امور لشکری و کشوری را همزمان در دست داشته (آدمیت ، همان ، همان جا) که اعتضادالسلطنه نیز از او به عنوان ذوالریاستین نام برده است (اعتضادالسلطنه ، همان ، ٥٢٦).
این روند آغازی برای تغییر امیرنظام از عنوان نظامی به لقب بود.
), Afżal al-Tavārīḵ, Edited by Mansūreh Eteḥādīyeh (Neẓām Māfī) va Sīrūs Saʻdvandīyān, Tehran: Našr- Tārīḵ-e Irān.
), Šarḥ-e Ḥāl-e Rejāl-e Irān dar Qarn-e 12 va 13 va 14 Hejrī, Vol. 1-3, Tehran: Zavvār.
Mansūreh Eteḥādīya va Sīrūs Saʻdvandīyān, Tehran: Našr- Tārīḵ-e Irān.
). Zendagānī-e Mīrzā Taqī Ḵān Amīr Kabīr, Tehran: ʻElmī.
Sayyid ʻAlī Āl Dāvūd, Tehran: Našr- Tārīḵ-e Irān.
, Part 1, Tehran: Našr-e Tārīḵ-e Irān.