چکیده:
صبحی منصور از قرآنیون معروف مصری است که معتقد به قرآنبسندگی هستند. وی در دو کتاب «الصلاة بین القرآن الکریم و المسلمین» و «القرآن و کفی مصدرا للتشریع الاسلامی» میکوشد تا برای مبنای خود، یعنی قرآنبسندگی و نیز مسائلی که بر آن بنا کرده است، بهخصوص نماز، استدلالهایی ارائه کند. مبانی ایشان عبارتاند از: 1- قرآن تنها منبع اسلامی است. 2- تفاوت عنوان نبی و رسول به لحاظ شخصیت حقیقی و حقوقی است. 3- پیامبر دستور به منع کتابت حدیث داده است. وی در مورد نماز بر این باور است که نماز پیامبر همان نماز حضرت ابراهیم است که میان مسلمانان و حتی مشرکان معروف و شناختهشده بوده، ازاینرو خداوند از ذکر جزئیات و تعداد رکعات نماز در قرآن خودداری میکند؛ زیرا ذکر آن لغو و بیهوده بوده است. ایشان در توجیه ذکر نشدن کیفیت تعداد رکعات نماز در قرآن و نیز جزئیات دیگر موضوعات احکام، مانند حج و... استدلالهایی آورده که منجر به ردّ سنت میگردد. نگارندگان در این گفتار، دیدگاههای او را در دو مورد (مبنا و بنا) بررسی و بر اساس قرآن به آنها پاسخ میدهند. در این مقاله روشن شده که بناهای ساخته شده منصور (بهویژه نماز) با مبناهای او ناسازگار است.
Subhi Mansour is among the renowned Egyptian Qur’an scholars, who believe in the sufficiency of the Qur’an. In his two books, “Al-Salat bayn al-Qur’an al-Karim wa al-Muslimin” and Al-Qur’an wa kafa Masdaran li al-Tashri‘ al-Islam”, he tries to present some argumentations for his principle, i.e. the sufficiency of the Qur’an and the issues based on it, especially salat. His basics are: 1. The Qur’an is the only Islamic source. 2. The difference between nabi (Prophet) and rasul (Messenger) is in terms of real and legal personality. 3. The Prophet has ordered prohibition of writing hadiths. Concerning salat, he believes the Prophet’s salat is the same as the Prophet Abraham’s, which has been popular and known among the Muslims and even the polytheists; therefore God has avoided mentioning the details and the number of rak‘as of salat in the Qur’an because mentioning it has been futile and vain. In justification of the non-mentioning of the number of rak‘as of salat in the Qur’an as well as the details of other rulings’ topics such as Hajj, etc. he has given certain argumentations that lead to rejection of sunna. In this article, the writer examines his viewpoints on two issues (principle and basis) and responds to them according to the Qur’an. It is clarified in this article that the bases set up by Mansour (especially salat) are incompatible with his principles.
خلاصه ماشینی:
وي در دو کتاب «الصلاة بين القرآن الکريم و المسلمين » و «القرآن و کفي مصدرًا للتشريع الاسلامي» مي کوشد تا براي مبناي خود، يعني قرآن بسندگي و نيز مسائلي که بر آن بنا کرده است ، به خصوص نماز، استدلال هايي ارائه کند.
com//http:)، سّنت پيامبر و همه احاديث ، حتي عصمت پيامبر را جز در ابلاغ وحي و تجسّم اسلام در پيامبر رد ميکند و بر خطاهاي فراوان پيامبر تأکيد دارد (حديث يوافق القرآن ؛ النبي نفسه لا يجسد الاسلام فکيف يا للمسلمين )، شهادت به رسالت را در تشهد حرام ميپندارد (التشهد)، صلوات بر پيامبر را عبادت و تقديس حضرت محمّد (الصلاة علي النبي) و سيدالمرسلين خواندن آن حضرت را خدا دانستن او ميداند.
پيرامون عبارت «من شيء» تقريباً همان استدلال هاي پيشين در مورد «کل شيء» وجود دارد، افزون بر اينکه درباره آيات ٨٩ نحل و ٣٨ انعام که از ديدگاه صبحي منصور قرآن را روشن و کافي ميداند، چند پرسش مطرح است .
ايشان با نگارش کتاب هايي مانند «القرآن و کفي مصدرًا للتشريع الاسلامي» و «الصلاة بين القرآن الکريم و المسلمين » که عمدتاً مربوط به آيات قرآن است ، در صدد توضيح چه مطالبي است ؟ مبناي دوم : نبي و رسول منصور در تمايز بين نبي و رسول مي نويسد: «نبي شخص حضرت محمّد در زندگي و شؤون خاص و تعلقات انساني وي نسبت به اطراف خود و نيز تصرفات بشري اوست .