چکیده:
یکی از سبکهای بیان در قرآن، استفاده از آرایههای ادبی تشبیه، استعاره و کنایه برای تربیت و هدایت نوع بشر و به تعقّل و تفکّر واداشتن اوست. تصاویر بیانی که از این طریق پدید آمده به بیان زندگی انسان، رابطۀ او با جهان هستی، فرجام کار او، احوال بهشت و جهنم و نعمتها و نقمتهای آن دو، طرح قصههای عبرت آموز و اموری از این دست، پرداخته است. در این جستار، به روش توصیفی تحلیلی و با بررسی آیاتی از قرآن، کاربردهای مختلف شیوههای بیانی، بررسی شده و در ضمن پرداختن به هر یک از آرایهها از لحاظ ادبی و برداشت تربیتی -هدایتی از آنها به تحلیل هر یک پرداخته شده است. نتیجۀ بحث نشان میدهد که طرز بیان قرآن در تربیت و هدایت انسان اینگونه است که تمام فضایل و رذایل اخلاقی از طریق تصویر سازی در متن قرآن، به نیکویی ترسیم شده و زیبایی اخلاق پسندیده و پستی رفتارهای ناپسند در پیش چشم انسان مجسّم شده تا از آن درس زندگی بیاموزد و آن را سرمایۀ حیات دنیوی و سعادت اخروی خویش قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
يکــي از نمونه هــاي قابل ذکر در اين موضوع ، تشــبيه حاملان تورات کــه از آن چيزي درنمي يابند به درازگوشــي است که تنها حامل کتبي است و از مفاهيم آن آگاه نيست : مثل الذين حملواالتورئۀ ثم لم يحملوها کمثل الحمار يحمل أسفارا بئس مثل القوم الذين کذبوا بايات الله والله لايهدي القوم الظالمين کســاني که مکلف به تورات شدند ولي حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشــي هستند که کتاب هايي حمل مي کند، (آن را بر دوش مي کشد اما چيزي از آن نمي فهمد) (جمعه /٥) تشــبيه تمثيل ، بازتاب بزرگ تري در معاني ايجاد مي کند و ارزش معاني را بالا مي برد و قدرت تحريک انســان را چندين برابر مي ســازد.
(مکارم ١٣٨٢ ج ١: ص ١٥٤) خداوند در آيه اي ديگر، خانه عنکبوت ، سست ترين خانه ها را براي کساني که اوليايي غير العنکبوت اتخذت بيتا وإن أوهن البيوت لبيت العنکبوالت ذيلن و اکتاخنوذا وياعلممن ود»و(ن ثال لله کأوسليـاـءانکيمثکل از الله براي خويش برمي گزيننــد، مثال مي زند: «مثل غير از خدا را اولياي خود برگزيدند، مثل عنکبوت است که خانه اي براي خود انتخاب کرده ؛ درحالي که سست ترين خانه هاي خانه عنکبوت است اگر مي دانستند!) (عنکبوت /٤١) قرآن کريم براي نشان دادن سست و بي ثبات بودن پناهگاه کساني که غير خدا را تکيه گاه خود قرار داده اند، اين صحنه را به نمايش مي گذارد.
آري انسان ها، فريفته ي اين قدرت هاي ظاهري (و پوشالي ) مي شوند و يگانه قدرتي را که بر همه چيز توفق دارد و همه عالم را مسخر خود نموده است به دست فراموشي مي سپرند؛ اما فراموش کرده اند که پناه بردن به چنين قدرت هايي که در دســت افراد باشد يا در اختيار گروه ها يا دولت ها همانند پناه بردن به خانه عنکبوتي است .