خلاصه ماشینی:
"«لیلا شریف اوا»شاعر شیرین زبان«باکو»که ایرانی الاصل میباشد و چنانکه از شعرش برمیآید فارسی را با تمام اصالتش چون جان شیرین پاس داشته است،بمناسبت بهار و فروردین بیبدیل امسال،غزلی ساخته و در میمنت نوروز مضمونی پرداخته است که از نظر خوانندگان میگذرد.
مهدی فرزانه سمنانی شاهی بهار جوانی پیمان شکست و رفت گل زندگانیم بیبرگ و بر نشست بهار جوانیم نکهت فزای بزم رقیبا شد و نشد شاخ گلی نصیب من از باغبانیم بیهوده بود در طلب غنچه امید از آسمان دیده و دل خونفشایم ایکاش آن الاهه گلها در این قفس میدید سوز و ساز و گریبان درانیم ای آرزوی گمشده در جستجوی خویش تا کی به کوه و دشت و بیابان دوانیم از گردباد بادیه سرگشتهتر شدم ای عشق بیامان به کجا میکشانیم ننشینی از کرم که بدامن نشانمت برخیزی از برم که بر آتش نشانیم تلخ است از لب شکرین تو کام من هر چند از تو شهره به شیرین زبانیم جز شمع کیست بر سر بالین من شبی تا سوزد آشکار ز سوزنهانیم فرزانه آن بهار و گل و باده کو که باز جامی تهی کنی و به جانان رسانیم"