چکیده:
موقعیت جغرافیایی استان یزد در ایجاد تنوع فضایی و اقلیمی و فراهم نمودن بستری مناسب برای شکلگیری انواع جاذبه های طبیعی و فرهنگی تاثیر زیادی داشته است. با این وجود این مناطق نیازمند توجه بیشتری در زمینه توانسنجی توسعه توریسم در راستای پایداری اجتماعی میباشد. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی ظرفیت توریسم مناطق کویری ونقش آن در پایداری اجتماعی، صورت پذیرفته و با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری دادههای از روش اسنادی و میدانی استفاده شدهاست. روش تحلیل دادهها به صورت کمی (آزمون آماری T تک نمونهای، پیرسون و روشهای AHP و بردا) بوده است. یافتهها نشان میدهند که، براساس نظرات متخصصان، شاخصهای موثر در شناسایی ظرفیتهای توریسم به ترتیب فاصله از راهها، فاصله از جاذبه های تاریخی، فاصله از مراکز سکونتگاهی، فاصله از جاذبه های طبیعی، نوع و قابلیت خاک، فاصله از منابع آب، ارتفاع، جهت شیب، شیب، کاربری اراضی و میزان بارش میباشند. نتایج نشان میدهد که 24 درصد از مساحت کل منطقه، دارای ظرفیت نسبتا مناسب و مناسب هستند و بیشتر در قسمتهای مرکزی، شرق و شمال شرقی استان قرار دارند. مهمترین معیارهایی که باعث شدهاند این نواحی به عنوان نواحی بهینه انتخاب شوند تراکم المانهای طبیعی- اکولوژیکی همچون وجود بیابانها و کویرهای متنوع، ژئوتوپها، سیرکهای یخچالی، و المانهای تاریخی- فرهنگی همچون آب انبارهای سنتی، بازارها، زیارتگاه وآتشکدهها و ... میباشد. همچنین29 درصد از مساحت ، دارای توان متوسط بوده که بیشتر در شرق و شمال شرقی استان واقع شده است. و در نهایت پهنههایی که دارای توان نامناسب و نسبتا نامناسب هستند در قسمتهای شرق استان کسترش یافته که 47 درصد از کل مساحت پهنه را در برگرفتهاند. نتایج حاصل از سنجش وضعیت پایداری اجتماعی نواحی کویر و بیابان بر اساس شاخصهای (پراکنش جمعیت، زیرساختهای حمل و نقل، وضعیت مهاجرت و میزان محرومیت نشان میدهد که شهرستان یزد بالاترین رتبه را دارا بوده و شهرستانهای اردکان، بافق، مهریز، تفت میبد و ابرکوه پایداری متوسط و در نهایت به ترتیب شهرستانهای خاتم، صدوق و بهاباد جزء شهرستانهای ناپایدار و کمتر توسعهیافته استان یزد میباشند. نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد که بین توسعه توریسم و پایداری اجتماعی در نواحی مختلف استان یزد، رابطه معناداری در سطح 99 درصد وجود دارد. این بدان معنی است که مناطقی که با روند کاهش جمعیتی، مهاجرفرستی و سطح پایین پایداری اجتماعی مواجه بودهاند دارای قابلیتهای گردشگری پایینتری نسبت به سایر شهرستانهای استان یزد هستند.
The geographical location of Yazd province has greatly influenced the creation of spatial and climatic diversity and the provision of appropriate facilities for the formation of various natural and cultural attractions. Nevertheless, these areas need more attention in terms of the potential of tourism development for social sustainability. This research is done with the aim of spatial analysis of tourism capacity of desert areas and its role in social sustainability, and according to its nature, it is an applied type. The research method is descriptive-analytic. Documentary and field data are used to collect data. The data were analyzed quantitatively (one-sample T-test, Pearson test and AHP and Barda methods). The findings show that according to the experts' opinion, the effective indicators in identifying tourism capacities are distance from roads, distance from historical attractions, distance from residential centers, distance from natural attractions, type and soil suitability, distance from water resources , Elevation, direction of gradient, slope, land use and precipitation. The results show that 24 percent of the total area of the area has relatively good capacity and is located in the central, eastern and northeastern parts of the province. The most important criteria that have made these areas selected as optimal areas are the density of natural-ecological elements such as the existence of diverse deserts and deserts, geotops, glacier cirques, and historical-cultural elements such as traditional water reservoirs, markets, shrines and temples And so on. Also, 26% of the area has average power, which is mostly located in the east and northeast of the province. Finally, areas with inappropriate and relatively inappropriate power are found in parts of the eastern province of Karshra that occupy 51% of the total area of the zone. The results of measuring the social sustainability status of desert and desert areas based on indicators (population distribution, transport infrastructure, immigration status and deprivation rate) show that Yazd city has the highest ranking and Ardakan, Bafgh, Mehriz , Taft Meybod and Abarkuhh moderate sustainability, and finally Khatam, Saduj and Bahabad are among the unstable and less developed cities of Yazd province. The results of Pearson correlation coefficient showed that there is a significant relationship between tourism development and social sustainability in different regions of Yazd province at 99% level. This means that areas with demographic, demographic, and low levels of social sustainability have lower attraction and tourism capabilities than other Yazd province cities.
خلاصه ماشینی:
پورطاهري و همکاران (١٣٨٩) در پژوهشي با عنوان "سنجش و اولويت بندي پايداري اجتماعي در مناطق روستايي، با استفاده از تکنيک رتبه بندي بر اساس تشابه به حل ايده آل فازي (مطالعه موردي: دهستان حومه بخش مرکزي شهرستان خدابنده "(که با هدف اولويت بندي پايداري اجتماعي صورت گرفته است به اين نتيجه دست يافته اند که شاخص هاي ذهني و نيز مدل به کارگرفته شده ، به خوبي توانسته اند واقعيات جامعه روستاهاي نمونه را تبيين کنند، به گونه اي که در نهايت پس از اجراي مدل براساس شاخص هاي ذهني پايداري اجتماعي، روستاي آقچه قيا بالاترين و روستاي ورجوشان پايين ترين ميزان پايداري اجتماعي در بين روستاهاي نمونه را ارائه کرده اند.
جهانيان و زندي (١٣٨٩)، در مقاله اي تحت عنوان «بررسي پتانسيل هاي اکوتوريسم مناطق کويري و بياباني اطراف يزد، با استفاده از الگوي تحليل SWOT» به معرفي پتانسيل هاي اکوتوريستي کويرهاي اطراف استان يزد و دشت و بيابان لوت پرداخته و جنبه هاي مديريت پايدار توريسم در اين مناطق را با رويکرد اکوتوريسم مورد توجه قرار داده است .
الف ) داده ها در اين پژوهش به منظور تحليل فضايي ظرفيت هاي توسعه توريسم و ارتباط آن با پايداري اجتماعي در مناطق کوير و بيابان استان يزد از مجموعه اي از روش هاي توصيفي- تحليلي استفاده شده است .
در اين پژوهش به منظور انتخاب و اولويت بندي شاخص هاي موثر در شناسايي ظرفيت هاي توسعه توريسم از آزمون آماري T تک نمونه اي و براي وزن دهي به لايه ها، از روش تحليل سلسله مراتبي (AHP) استفاده شده است .