چکیده:
ساختار سنتی جامعهی ایرانی و عرب و ارزشها و برخوردهای فرهنگیآن، موقعیت اجتماعی زن را رقم زده است. در این جوامع از دیرباز بسیاری عوامل فرهنگی و اقتصادی وضعیت حاشیهای زن را تثبیت کرده و او را عملا از زندگی اجتماعی دور نگاه داشته و به اجبار به انزوا کشانده است. در میان شاعران سنت شکن معاصر ایران و عرب، "فروغ فرخزاد" و "غاده السمان" با ایستادگی در برابر سنتهای مردسالارانه و باورهای اشتباه، زبان گویا و معترض زنان صامت مشرق زمیناند که در طول زمان، از عقدهی دردناک تبعیض، ستمها و بیرحمیها به تنگ آمدهاند. این دو به عنوان شاعران روشنفکر و آگاه، مشکلات جامعهی زنان را درک کرده و منادی آزادی زن از افکار سنتی جامعهی مردسالارانه خود شدهاند. در این جستار که به بررسی و مقایسهی اعتراض در آثار فروغ و غاده با رویکرد تمثیلی پرداخته شده است، انتقادهای تند و صریح این دو شاعر عصیانگر دربارهی باورهای نادرست حاکم بر جامعه آمده است.
The structure of traditional society in Iran and Arab states, their values, and cultures have helped shape the social situation of women. The women are forced in these societies to lead isolated lives, far from the social life. Forough Farokhzad from Iran and Ghada al-Samman from Syria are two poets who antagonized the patrimonalist traditions and raised their voice against discrimination and oppressions of women in the male dominated Persian and Arab societies. A compresion between Forough and Ghada, as two protest poets who have aimed their critical views against the false beliefs in their societies, is emerged here. <strong> </strong>
خلاصه ماشینی:
* جلوه هاي تمثيلي اعتراض در شعر "فروغ فرخزاد" و "غاده السمان " 1 زهرا سليماني استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي ، واحد ورامين - پيشوا- ايران چکيده ساختار سنتي جامعه ي ايراني و عرب و ارزش ها و برخوردهاي فرهنگي آن ، موقعيت اجتماعي زن را رقم زده است .
در ميان شاعران سنت شکن معاصر ايران و عرب ، "فروغ فرخزاد" و "غاده السمان " با ايستادگي در برابر سنت هاي مردسالارانه و باورهاي اشتباه ، زبان گويا و معترض زنان صامت مشرق زمين اند که در طول زمان ، از عقده ي دردناک تبعيض ، ستم ها و بي رحمي ها به تنگ آمده اند.
(همان : ٢٠٤) ٣- جلوه هاي اعتراض در شعر فروغ فرخزاد و غاده السمان ٣-١- اعتراض به جامعه ي مرد سالار فروغ همواره از تنگناي سنت هاي قديمي مرد سالارانه در رنج بود، سنت هاي مهجوري که با داوري افراد مغرض باعث ديده نشدن هويت زن و محروميت او از پيشرفت ، تحصيل و آگاهي شده بود؛ اما او با تلاش براي دستيابي به مضامين نو در شعر، پايه هاي قديمي اين سنت هاي نادرست را درهم کوبيد و بايد و نبايدهاي نامعقولي که زن را از نگريستن به افق آزادي محروم مي کرد درهم شکست ؛ اگر چه که شرايط فرهنگي جامعه آن روز پذيراي حرف هاي صريح فروغ نبود و «درواقع توده ي کم سواد مردم او را زني پا از گليم خويش بيرون گذاشته مي دانست .