چکیده:
شناخت و درک درست از محیط بینالمللی، در شکلدهی به سیاستهای دفاعی و موفقیت در آنها، نقش بسزایی دارد. یکی از مواردی که میتواند به درک درست از محیط بینالمللی کمک نماید، نظریههای ارائهشده در این خصوص است. «نظریه نظم بحرانی» ازجمله این نظریههاست که در وصف دنیای پیچیده و آشفته امروزی مطرح شده است. در این پژوهش تلاش شده است پیامدهای راهبرد دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران در وضعیت نظم بحرانی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. برای این کار، با استفاده از روش میدانی (مصاحبه) دادهها و اطلاعات جمعآوری و ازطریق کدگذاری باز و محوری، دادهها مورد تحلیل کیفی قرار گرفتهاند. جامعه آماری این تحقیق شامل تعداد 22 نفر از استادان، صاحبنظران و پژوهشگران مربوط به حوزه پژوهش است که با استفاده از روش تعیین نمونهگیری زنجیرهای انتخاب شدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد، چنانچه جمهوری اسلامی ایران، از دیپلماسی دفاعی بهعنوان یک راهبرد نرم در عرصه سیاستهای دفاعی، بهرهگیری بهینه بهعمل آورد، آثار و پیامدهای مثبتی را در سطح ملی و بینالمللی برای خود بهدست میآورد و میتواند به حفظ تعادل نظام بینالمللی کمک نماید. افزونبراین، تحقق سیاستهای دفاعی آسانتر خواهد شد و نشانههای آن را میتوان در آرامش، بازدارندگی و امنیت در جامعه مشاهده کرد.
A proper appreciation and understanding of the international environment plays an important role in shaping defense policies and bringing them to success. One of the cases that can contribute to proper understanding of the international environment is the theories presented in this regard. The critical order theory is one of those theories that are being put forward to describe today's complex and turbulent world. This study attempts to analyze the consequences of I.R.I's defense diplomacy strategy in a critical order situation. For this purpose, the data were collected using field method (interview), which were analyzed qualitatively through open and axial coding. The statistical population of this study consisted of 22 professors, experts and researchers in the field of research who were selected by snowball sampling method. The results show that if the Islamic Republic of Iran leverages defense diplomacy as a soft strategy when pursuing defense policies, it will achieve positive effects at national, regional and international levels, hence being able to contribute to the preservation of the balance and order in the international system. In addition, it would facilitate the implementation of defense policies, the signs of which can be observed in peace, deterrence and security in the society.
خلاصه ماشینی:
نتايج پژوهش نشان ميدهد، چنانچه جمهوري اسلامي ايران ، از ديپلماسي دفاعي به عنوان يک راهبرد نرم در عرصه سياست هاي دفاعي، بهره گيري بهينه به عمل آورد، آثار و پيامدهاي مثبتي را در سطح ملي و بين المللي براي خود به دست ميآورد و ميتواند به حفظ تعادل نظام بين المللي کمک نمايد.
به طورکلي، ديپلماسي دفاعي به عنوان ابزاري نرم و اجتناب ناپذير براي تأمين امنيت ملي در نظم بحراني، از رهگذر ايجاد تعاملات گسترده دفاعي ميان کشورها قادر است با اتکا بر همکاري و همفکري، درجهت خلع سلاح و تحديد تسليحاتي مؤثر واقع شود و هزينه هاي اقدام نظامي در محيط امنيتي بين المللي را کاهش دهد و به حفظ تعادل و ثبات سامانه بين المللي کمک نمايد.
نتايج کلي حاصل از تحليل کيفي مصاحبه ها (رجوع شود به تصویر صفحه) خلع سلاح منطقه اي و بين المللي و کاهش هزينه هاي جنگ ٤ ١٨/١٨% ٥ مقابله با زياده خواهيها و فشارهاي قدرت هاي سلطه گر ٣ ١٣/٣٦% ٦ جلوگيري از شکل گيري ائتلاف هاي نظامي و امنيتي ضد ايراني و ٣ ١٣/٣٦% ٦ انزواي بين المللي 122 براي نمونه ، در جدول ٢ مفاهيم مربوط به يکي از پيامدهاي راهبرد ديپلماسي اعتمادسازي، تنش زدايي و ايجاد صلح در سطح منطقه اي و بين المللي ارائه شده است که باتوجه به محدوديت در ارائه تفضيلي ديگر پيامدها، از تشريح اجزاء ساير پيامدها خودداري ميشود.