چکیده:
هدف از تحقیق حاضر بررسی افسردگی و وسواس به عنوان پیشایند احساس گناه و اضطراب به عنوان پیامد آن دردانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونه مورد مطالعه شامل 100 دانشجو دختر بود که با استفاده از روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: 1) پرسشنامه افسردگی بک، 2) پرسشنامه احساس گناه کوگلر و جونز، 3) خرده مقیاس وسواسSCL-90 و 4) پرسشنامه اضطراب بک. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی ساده و چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که افسردگی و وسواس با احساس گناه رابطه مثبت معنی داری (p<0/01) دارد. به علاوه، بین احساس گناه و اضطراب رابطه مثبت معنی داری (p<0/01) به دست آمد. نتیجه تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که وسواس و افسردگی 17 درصد واریانس احساس گناه را پیش بینی می کنند و نتیجه تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نشان داد که 16 درصد واریانس احساس گناه به وسیله وسواس، به تنهائی قابل پیش بینی است. به طور کلی نتیجه این تحقیق نشان داد که افسردگی و وسواس می توانند پیش بین احساس گناه واضطراب پیامدآن باشد.
The purpose of this study was to examine depression and obsessive -compulsive as antecedent
of guilt feeling and anxiety as consequence of it in Shahid Chamran University Girl Students. The
sample consisted of 100 girl students that were selected by multistage random sampling method.
The instruments used in this study were Beck Depression Inventory, Obsessive-Compulsive Subscale
of SCL-90-R, Beck Anxiety Inventory and Guilt Feeling from Kogler and Jones. Simple and
multiple correlations were used to analysis the data. The results of this study showed that depression
and obsessive had significant positive correlation with guilt feeling. Also guilt feeling had
significant positive correlation with anxiety. The result of multiple regression analysis indicated
that %16 of guilt feeling variance was explained by obsessive-compulsive. Finally, the result of
this study showed that depression and obsessive -compulsive can be antecedent of guilt feeling
and anxiety as consequences of it.
خلاصه ماشینی:
برونو، لات واک و آگين ٥ (٢٠٠٩) در پژوهش خود اشاره کردند، احساس گناه ممکن است هيجان ناسازگار باشد که به آساني اصلاح پذير نيست و باعث استرس ، بازداري و آسيب رواني مي شود و هنگامي که اين احساس در فرد ايجاد شود که کار انجام شده يا نشده قابل جبران نيست ، نشخوارهاي فکري شديدي روي مي دهد که با فعاليت هاي جبراني ، تا حدودي احساس فرد تسکين مي يابد، اما کاملأ بر طرف نمي شود و مي تواند در افرادي که مستعد اختلال هاي رواني هستند، ايجاد اختلال کند.
با توجه به اين نکته که تحقيقات مختلف ، پيشايندها و پيامدهاي متفاوتي را براي احساس گناه بر مي شمارند، لذا پژوهش حاضر به دنبال بررسي اين مسأله است که آيا افسردگي و وسواس با احساس گناه رابطه دارند و آيا احساس گناه ، همان گونه که برونو و همکاران (٢٠٠٩) بيان مي کنند يک هيجان ناسازگار است و باعث استرس و اضطراب مي شود.
O’Conner, Berry, Weiss & Gilbert 4.
آنان همچنين در پژوهش خود به اين نتيجه رسيدند که آزمودني ها با احساس گناه و اضطراب القاء شده در آزمايشگاه ، به عنوان منبع اطلاعاتي استفاده مي کنند که باعث احساس ترس و ترديد در مورد کار انجام شده مي شود.
بنابراين در اين تحقيق سعي شده است رابطه بين افسردگي و وسواس با احساس گناه و احساس گناه با اضطراب در دانشجويان دختر دانشگاه شهيد چمران اهواز مورد بررسي قرار گيرد.
با توجه به هدف تحقيق و پيشينه پژوهش فرضيه هاي زير تدوين و مورد بررسي قرار گرفتند: بين افسردگي و احساس گناه در دانشجويان دختر رابطه مثبت وجود دارد.
Derogatis, Lipman & Covey.