چکیده:
شعر یکی از پهناورترین عرصه های تجلّی اسطوره ها و نمادهای زنانه است. در ادبیات معاصر، طاهره صفارزاده در راستای برآورده شدن آرمان های آزادی خواهانه ی خود، از وجود زن برای بارور ساختن سروده هایش بهره برده است. وی زن را نمادی از زایندگی و پرورندگی انسان ها دانسته است؛ به همین دلیل در بیش تر شعرهایش برای او، بعد اسطوره ای و الهه وار قائل شده است. در این پژوهش مفاهیم آفرینش زن، زنانگی، عشق و احساسات زن و زبان زنانه ی صفارزاده مورد واکاوی قرار گرفته اند. جاودانگی و تکامل وجود اسطوره ای زن درجامه ی الهه هایی همانند «مادر اعظم» و «آناهیتا» نمود یافته است. افزون بر این، نمادهای زنانه ی طبیعت همچون زمین (خاک)، آفتاب و ماه و مساله ی تقدس زنان (مادر مثالی) در چهره ی مادر نیک و مادر دهشتناک مورد بررسی قرار گرفته است؛ هرچند تاثیر ایزدبانوی مادر اعظم، آناهیتا، مادر- زمین و کهن الگوی مادر نیک در سروده های صفارزاده، آشکارتر از دیگر مفاهیم زنانه و اسطوره ای است.
Poem is one of the widest areas of myths presence and feminine symbols. In contemporary literature, Tahereh Saffarzadeh in her approach to freedom conceptualized the existence of woman to enrich her poems. She considered the woman as a symbol of productivity and nurturing human beings. For this reason, in most of her poems, mythical and god-like dimension has been attributed to woman. In this research, the concepts of woman creation, femininity, love, woman emotions and saffarzadeh's feministic language were investigated. Eternity and development of mythic existence of woman underneath of Gods like "greater mother" and "Anahita" have been represented. Moreover, womanish symbols of nature like earth, sun, moon and woman’s holiness issue (Instance mother) in the face of ideal mother and horrid mother were investigated. However the effect of mother goddess of the greater mother, Anahita, mother-earth and the archetype of good mother in Saffarzadeh's poems are more obvious than other mythic and womanish concepts.
خلاصه ماشینی:
اين مقاله بر آن است که در ابتدا، به بررسي مفاهيمي همچون؛ آفرينش زن، زنانگي، عشق و احساسات زن و زبان زنانه ي صفارزاده بپردازد و سپس در ادامه ، بحث جاودانگي و تکامل وجود اسطوره اي زن درجامه ي الهه هايي همانند «مادر اعظم » و «آناهيتا» و نمادهاي زنانه ي طبيعت همچون زمين (خاک)، آفتاب و ماه و همچنين مسأله ي تقدس زنان (مادر مثالي) در چهره ي مادر نيک و مادر دهشتناک را در شعر صفار زاده مورد کنکاش قرار دهد.
صفارزادهُ بعد زن ستيزي جامعه ي مرد (پدر) سالار را در برخي از شعرهايش ، نمايان ساخته است که در آن ها ارزش زن در حد دارايي يا مال خاص مرد، کاهش مقام يافته است : سکر شراب و زن/ سکر زر و ستم / در روزهاي شبانه / در شب تنيده بود/ شب رفته است / و هفت شهر مداين بخويش آمده است (صفارزاده، ١٣٥٦: ٤٤) گاهي زن نيز از «مستعمرات نفس » و نمودي از امور مادي جهان قلمداد مي شود: براي بندگي استعمار/ در تنگناي ناتوان بهانه / با نام هاي ديده باني آينده/ مصالح زن و زن/ صيانت از کشور/ مدد رسان و نديم است / مدد رسان جهالت / مدد رسان/ خودي نيست / مدد رسان خصم است (صفارزاده(الف )، ١٣٨٦: ٤٥- ٤٦) شعر «سفر عاشقانه » سرشار از واژگان زنانه و عاشقانه است که شاعر در آن به آشکارگي ويژگي هاي زنانه ي خود همّت گماشته است .