چکیده:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش احترام سازمانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی فرسودگی شغلی پرستاران زن بیمارستانهای شهر آبادان و خرمشهر بود. تعداد کل جامعه آماری پژوهش 380 نفر بود که به روش نمونهگیری سرشماری انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه احترام سازمانی (رامرجان و بارساد، 2006)، حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دالم، زیمت، و فارلی، 1988) و فرسودگی شغلی مسلش (1993) بود. تحلیل دادهها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین هر دو متغیر با فرسودگی شغلی پرستاران رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که احترام سازمانی میتواند به طور معناداری فرسودگی شغلی پرستاران را پیش بینی نماید. پیشنهاد میگردد برای پیشگیری از فرسودگی کارکنان سطح احترام در بافت فرهنگی سازمان افزایش یابد.
The aim of present study was to investigate the predictive role of organizational respect and perceived social support in predicting job burnout dimensions of female nurses. The population included all of the nurses in Abadan and Khorramshahr cities hospitals (380 nurses). Because of limited size and prevention of subject' drop, the data derived from 230 questionnaires that be completed by the subjects. The study was a correlational- descriptive one. The instruments were the Organizational Respect Questionnaire (Rammarjan and Barsade,2006) , Perceived Social Support (Zimet, Dalem, Zimet and Farley, 1988) , and Maslach Burnout Inventory – MBI (Maslach,1993).The data analysis were performed by using Pearson correlation coefficient and multi- variate regression methods. The results showed significant negative relationship between organizational respect and perceived social support with job burnout (p<0/0001). The multi-variate regression analysis showed that organizational respect was a significant predictor of job burnout. It is suggested to prevent job burnout; organizational respect should be promoted in the cultural context of organizations.
خلاصه ماشینی:
نتايج نشان داد که احترام سازماني و حمايت اجتماعي ادراک شده با فرسودگي شغلي پرستاران رابطه منفي و معنادار وجود دارد.
Aiken, Clarke, Sloane,Sochalski, Silber 4.
در همين راستا، باباميري ، هرسيني ، طهماسبي ، مروتي و همکاران (١٣٩٤) در پژوهش خود دريافتند بين احترام سازماني با فرسودگي شغلي رابطه منفي معناداري وجود داردو کساني که احترام سازماني را ادراک مي کنند کمتر در مواجهه با استرس از خود ضعف نشان داده و در نتيجه کمتردچار فرسودگي شغلي ميگردند.
در همين راستا، بابايي اميري ، حقيقت و عاشوري (١٣٩٥) در پژوهش خود دريافتند فرسودگي شغلي ، حمايت اجتماعي ادراک شده و سرسختي روان شناختي با سلامت روان پرستاران داراي رابطه معنادار اســت و قادر به پيش بيني تغييرات سلامت روان آنان مي باشد.
پيري و زينالي (١٣٩٥) نيز در پژوهش خود به رابطه معکوس و معناداري بين حمايت اجتماعي و فرسودگي شغلي پرستاران دست يافتند.
بر اين اساس ، هدف پژوهش حاضرتعيين رابطه و نقش پيش بين احترام سازماني و حمايت اجتماعي ادراک شده با فرسودگي شغلي پرستاران زن مي باشد.
Sanchez-Moreno, Roladin , Gallardo-Peralta,& Deroda 7.
فرضيه دوم : بين حمايت اجتماعي ادراک شده با فرسودگي شغلي پرستاران رابطه وجود دارد.
فرضيه دوم : بين حمايت اجتماعي ادراک شده با فرسودگي شغلي پرستاران رابطه وجود دارد.
همانگونه که نتايج نشان داد بين حمايت اجتماعي ادراک شده با فرسودگي شغلي پرستاران رابطه منفي معنادار وجود دارد.
نقش مؤلفه هاي حمايت اجتماعي ادراک شده در پيش بيني فرسودگي شغلي پرستاران .