چکیده:
شکلگیری شهر ایرانی-اسلامی بر اصول و ارزشهایی استوار است که همواره در برنامهریزی و طراحی محیط زندگی مسلمانان اهمیت بسزایی دارد و بر روابط انسان با محیط و با سایر همنوعان خویش تاثیرگذار است. در این راستا، تبعیت شهر از اصول و قواعدی در راستای برآوردن نیازهای انسان و خدمترسانی به او، یک مسئلهی ضروریست. از این رو، توجه به اصول شهرسازی و معماری در راستای تحقق شهر ایرانی-اسلامی نقشی پررنگ مییابد. در طول سالیان گذشته توسعه مفهوم شهرهای ایرانی-اسلامی موجب شکلگیری ادبیات جدیدی در برنامهریزی و طراحی شهری کشور شده است که عموما به ذکر شاخصهای کیفی بسنده کردهاند، لیکن آنچه به عنوان حلقۀ مفقوده مطرح میباشد، ارائهی شاخصهای کمّی جهت ارزیابی مولفههای کیفی شهر ایرانی-اسلامی است. در این زمینه سامانۀ اطلاعات جغرافیایی به علت دارا بودن قابلیت تجزیه و تحلیل بالا در حل مسائل پیچیده و مکانی، میتواند به عنوان ابزاری در جهت غلبه بر این محدودیت مورد استفاده قرار گیرد. لذا در این پژوهش چارچوبی جهت مدلسازی و ارزیابی کمی میزان سازگاری الگوی شکل شهری با شاخصها و مولفههای کیفی شهر ایرانی-اسلامی به کمک GIS ارائه گردیدهاست. در روش پیشنهادی، شاخصهای عدالت فضایی، عدالت اجتماعی، توجه به مقیاس انسانی و انسانگرایی و تامین دسترسی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مدل ارائه شده برای چهار ناحیۀ مرکزی شهر بجنورد، پیاده سازی و اجرا گردید. نتایج بدست آمده حاکی از توانایی مدل پیشنهادی در ارائه شاخصهایی قابل اندازهگیری و مدیریتپذیر و همچنین شناسایی محدودیتها و تواناییهای هر ناحیه در رابطه با هر کدام از شاخصهای ارائه شده، میباشد. مدل پیشنهادی، گامی به جلو در راستای پیادهسازی بهتر مفهوم شهر ایرانی-اسلامی است و میتواند به عنوان ابزاری مناسب در اختیار تصمیمگیران، برنامهریزان و طراحان شهری قرار گیرد.
Creating the Iranian-Islamic city is based on the principles. These principles are mainly considered in planning and designing Muslim’s living environment and have been influenced on the human relationship with the environment and other fellowmen. In this regard, the city must follow the principles and rules that satisfy human needs. Iran’s cities having affluent Islamic culture should be adapted to the Iranian-Islamic principles; in this way, paying attention to architectural and urban designing principles signifies and become imperative in designing the Iranian-Islamic city. In recent years, the development the Iranian-Islamic cities concept caused to provide a new literature in Iran’s urban planning and designing. However, what is missed in this scope is the lack of quantitative indicators for evaluating the qualitative factors of the Iranian-Islamic city. In this respect, GIS because of having a high analytical ability in solving complex and geospatial problem can help to comprehend and develop this conception. So, a geospatial framework has been suggested in this research to modeling and quantitative assessment of urban pattern compatibility with qualitative indices and elements of the Iranian-Islamic city Using GIS. Investigated indicators in this research are spatial justice, social justice, paying attention to human scale and accessibility. The proposed framework was evaluated for four districts of Bojnord city. The obtained results approved the ability of the proposed model for suggesting measurable and manageable indicators and also distinguishing the limitations and capacities of each district in relevance to each presented indicator. This model is a step forward in order to better implementation of concept of the Iranian-Islamic city and can be used as an appropriate tool for decision makers, planners and designers.
خلاصه ماشینی:
ارائه چارچوبی جهت مدلسازی و ارزیابی کمِی میزان سازگاری الگوی شکل شهری با شاخصها و مؤلفههای کیفی شهر ایرانی- اسلامی به کمک GIS قاسم جوادی1*، سيده شبناز اتحاد 2، علی دانشوری3 1هیاتعلمی گروه مهندسی عمران-نقشه برداری، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه بجنورد، خراسان شمالی، بجنورد.
لذا این پژوهش به ارائه چارچوبی جهت مدلسازی و ارزیابی کمی میزان سازگاری الگوی شکل شهری با شاخصها و مؤلفههای کیفی شهر ایرانی-اسلامی، میپردازد و از GIS بهعنوان ابزاری توانمند در مدیریت و تجزیه و تحلیل دادههای مکانی، استفاده میکند.
(رجوع شود به تصویر صفحه) شکل 3: نمایش بلوک و خیابانهای اطراف برای محاسبۀ ضریب نفوذپذیری (منبع: نگارندگان) محدوده و قلمرو پژوهش به منظور اجرای عملی مُدل ارائه شده در این تحقیق، با توجه به دادههای مکانی و توصیفی در دسترس، بافت میانی شهر بجنورد، مرکز استان خراسان شمالی، که شامل 4 ناحیه و 24 بلوک شهری و بر اساس دادههای سرشماری سال 1390 هجری شمسی جمعیتی معادل 147678نفر دارد، به عنوان منطقۀ مورد مطالعه انتخاب گردید.
جدول 6: نتایج نهایی و ارزیابی کمّی میزان سازگاری نواحی منطقۀ مورد مطالعه با شاخصها و مؤلفههای کیفی شهر ایرانی-اسلامی (رجوع شود به تصویر صفحه) أخذ: نگارندگان با توجه به جدول 6 و شاخصهای در نظر گرفته شده، ناحیه یک که در قسمت شمالغربی مرکز شهر قرار دارد، وضعیت مطلوبتری دارد.