چکیده:
شاهنامۀ فردوسی، اثری عظیم در ادبیات ایرانی است. محتوای آن را اسطورهها، افسانهها و تاریخ ایران، از ابتدا تا فتح ایران توسط اعراب مسلمان تشکیل میدهد. رابطۀ دین و دولت در شاهنامه، به دلیل اهمیت آن در عصر مدرن، از موضوعات مورد علاقۀ نسل جدید است. در این مقاله، با روش هرمنوتیک نورمن فرکلاف که مبتنی بر سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین است به بررسیِ نسبت دین و دولت در سه دورۀ اساطیری، پهلوانی و تاریخی شاهنامه پرداختهایم. در شاهنامه، دولت روندی ثابت و یکنواخت دارد و دین است که با فرازوفرود خود این رابطه را تحت تأثیر قرار میدهد. دولت که همان حکمرانی و جهانداری است ساختار سادهای دارد، ولی دین به مرور زمان از ساختار ساده به سوی ساختار پیچیده حرکت میکند که همین موضوع رابطۀ دین با دولت را متحول میسازد و طی زمان، رابطۀ ساده آن در دوران کیومرث به رابطهای پیچیده در پایان شاهنامه تبدیل میشود. در این مقاله سعی شده رابطۀ دین و دولت در شاهنامه با توجه به سه سطح تحلیلی فرکلاف و سه بخش شاهنامه مورد کنکاش قرار گیرد.
Shahnameh, written by Abu ʾl-Qasim Ferdowsi in the fourth century, is a great work in Iranian literature. This literary masterpiece includes myths, legends, and Iran history from the beginning to the conquest of Iran by Muslim Arabs. The relationship between religion and government (monarchy or kingdom) in Shahnameh, because of its importance in the modern era, is one of the favorite subjects of the new generation. In this paper, using Norman Fairclough's hermeneutics based on three levels of description, interpretation, and explanation, we investigated the relationship between religion and government in three mythological, heroic, and historical eras of Shahnameh. In this book, government has a uniform trend but religion affects this relationship with its ups and downs. Government as monarchy and kingdom has a simple structure but religion moves toward the complex structure over time and it transforms the relationship between religion and state. And over time, their simple relationship during the Keyumars, the first king, transforms into a complicated relationship in the end of Shahnameh. In this paper, we investigate the relationship between religion and state in Shahnameh according to three analytic levels of Fairclough and three parts of Shahnameh.
خلاصه ماشینی:
اين امر در نقالي ها و تعداد بالاي نسخ خطي شاهنامه و مينياتورهاي هنرمندان ايراني براي بيان اتفاقات شاهنـامه ، به خوبي مشاهده ميشود، در حقيقت ، شاهنامه «قبالۀ هويت ملي » (دباشي، ١٣٦٩: ٣٢٦) ايرانيان و يکي از قديمي ترين نسخ فارسي است که اهميت سياسي فراواني دارد؛ زيرا سرگذشت بسياري از شاهان ايراني در آن درج شده ؛ اما محتواي سياسي آن ، زير سايۀ ادبيات غني اين اثر قرارگرفته است ، به همين دليل شاهنامه بيشتر مورد توجه اديبان و حافظان زبان فارسي قرار دارد تا يک رسالۀ سياسي مورد عنايت انديشمندان سياسي .
ج ) تحريرهاي دوگانۀ شاهنامه : چند تن از پژوهشگران برجسته از احتمال وجود دو تحرير از خداينامه در عصر ساساني، سخن گفته اند که در گونه اي از آن ها نقش دبيران درباري بيشتر بوده و در نوعي ديگر، نفوذ و تأثير موبدان زرتشتي، اين نگرش ديني و از سوي ديگر، چون شاهنامۀ ابومنصوري، از اين خداينامه ها گردآوريشده (آيدانلو، ١٣٨٣: ١٠٧) تأثير آن ها بر شاهنامه قطعي است و به قول استاد زرين کوب : «روايات عمده اي که مأخذ حماسۀ ايراني است آن گونه که در شاهنامه فردوسي هست از مأخذ پهلواني و نقل هاي افواهي مأخوذ از اساطير باستان آمده است ؛ اما بخش عمدة آن به هر صورت از روايات ديني – زرتشتي و حتي مأخذ پيش از زرتشت ، بايد اخذشده باشد.