چکیده:
با گسترش و تنوع روند جا به جایی های بین المللی بهعنوان عاملی اثرگذار بر توسعه ملی کشورها، عرصه مطالعات مهاجرت به بازخوانی نیاز دارد. روند رو به افزایش برونکوچی تحصیل کردگان در سال های اخیر به عنوان یکی از چالش های عرصه سیاستگذاری قلمداد شده و نیازمند آسیب شناسی جامع است. این پژوهش برای فهم و تحلیل تجربه زیسته متخصصان بازگشته به کشور از فرایند ادغام در آموزش عالی ایران انجام شده و درصدد نشان دادن آن است که چه ظرفیت هایی آنها را به ماندن در کشور و خدمت در نهاد دانشگاه ترغیب می کند و آموزش عالی به عنوان مهم ترین بستر جذب نیروهای متخصص چگونه با سرمایه انسانی مهاجران بازگشتی برخورد می کند؟ روش پژوهش کیفی و جمع آوری داده ها بر اساس 65 مصاحبه نیمه ساختار یافته با متخصصان بازگشته به کشور با مدرک دکتری و بالاتر بود. به منظور ارائه تصویری جامع از سیاستگذاری های صورت گرفته، 12 مصاحبه تخصصی با مدیران گروه های دانشگاهی و مسئولان مربوط در بخش های دولتی و خصوصی صورت گرفت. همچنین سؤالات کمیته علمی جذب هیئت علمی مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به منظور فهم چالش های مهاجران بازگشتی تحلیل محتوا شد. به نظر می رسد رویکرد نهاد آموزش عالی به انتفاع از سرمایه انسانی متخصصان بازگشتی در قالبی محدود و کوتاه مدت است و ادغام درازمدت در چارچوب فرایند جذب هیئت علمی با چالش های متعددی همچون غلبه نگاه فنی بر نظام آموزشی و مهجوریت علوم انسانی، منطبق نبودن تخصص و مهارت های مهاجران بازگشتی با نیازهای اعلامی دانشگاه های کشور، کمیت محوری نظام ارزشیابی در دانشگاه، توزیع نامناسب منابع، نبود زیرساخت های لازم در به فعلیت رسیدن تخصص مهاجران، از دست دادن شبکه های حمایتگر آکادمیک و تفاوت استاندارد تولید رزومه در داخل و خارج از کشور همراه است.
With the expansion and diversification of the process of international displacement as a factor affecting the national development of countries, the arena of migration studies needs to be reconsidered. The rising trend of external migration in recent years has been identified as one of the challenges in the policy area and requires comprehensive pathology. This study was conducted to understand and analyze the lived experience of returning specialists from the integration process in Iranian higher education.This research is trying to show what capacities encourage them to stay in the country and serve in the institution and how higher education as the most important area of recruitment does, address the human capital of returning migrants. A qualitative research method was chosen for this study. Data collection was based on 65 semi-structured interviews with specialists returning to the country with doctoral degrees and higher. In order to provide a comprehensive projection of policymaking, 12 specialized interviews were conducted with the academic department chairs and related authorities in the public and private sectors. The questions of the Scientific Committee on Approval of the Faculty, approved by the Ministry of Science, Research and Technology to understand the challenges of returning migrants were also analyzed. It seems that the approach of the higher education institution to the promotion of the human capital of returning specialists is in a limited and short-term format and the long-term integration within the process of recruitment faces many challenges such as predominance of technical view over educational system, abandoned of the humanities, incompatibility of the specialty and skills of returning migrants with the stated needs of the country's universities, the quantity centered university evaluation system, the inadequate distribution of resources, the lack of infrastructure needed to achieve the immigrant expertise, the loss of academic support networks, and different standard of making resume at home and abroad.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش براي فهم و تحليل تجربه زيسته متخصصان بازگشته به کشور از فرايند ادغام در آموزش عالي ايران انجام شده و درصدد نشان دادن آن است که چه ظرفيت هايي آنها را به ماندن در کشور و خدمت در نهاد دانشگاه ترغيب مي کند و آموزش عالي به عنوان مهم ترين بستر جذب نيروهاي متخصص چگونه با سرمايه انساني مهاجران بازگشتي برخورد مي کند؟ روش پژوهش کيفي و جمع آوري داده ها بر اساس ٦٥ مصاحبه نيمه ساختار يافته با متخصصان بازگشته به کشور با مدرک دکتري و بالاتر بود.
به نظر مي رسد رويکرد نهاد آموزش عالي به انتفاع از سرمايه انساني متخصصان بازگشتي در قالبي محدود و کوتاه مدت است و ادغام درازمدت در چارچوب فرايند جذب هيئت علمي با چالش هاي متعددي همچون غلبه نگاه فني بر نظام آموزشي و مهجوريت علوم انساني ، منطبق نبودن تخصص و مهارت هاي مهاجران بازگشتي با نيازهاي اعلامي دانشگاه هاي کشور، کميت محوري نظام ارزشيابي در دانشگاه ، توزيع نامناسب منابع ، نبود زيرساخت هاي لازم در به فعليت رسيدن تخصص مهاجران ، از دست دادن شبکه هاي حمايتگر آکادميک و تفاوت استاندارد توليد رزومه در داخل و خارج از کشور همراه است .
با توجه به فقر گسترده تحقيقات در حوزه مهاجران بازگشتي ، در اين پژوهش فرايند بازگشت متخصصان ايراني بررسي شده و به دنبال فهم و تحليل تجربه زيسته مهاجران بازگشته به کشور از فرايند ادغام در نهاد دانشگاه در کشور ايران و پاسخگويي به اين سؤال بوده است که مهم ترين موانع (ضعف ها و چالش هاي ) نظام آموزش عالي در برخورد با مهاجران بازگشتي متخصص (در حوزه جذب ، ادغام و فرصت نقش آفريني موثر) چيست ؟ روش پژوهش به منظور فهم نظام معنايي و پس زمينه ادراکي مهاجران بازگشتي از پژوهش کيفي و روش توصيفي -اسنادي استفاده شد.