چکیده:
بنده و بندهداری یکی از پدیدههای مهم اجتماعی در تاریخ ایران بوده است. در کنار شمار کثیری از بندگان غیرایرانی حاضر در جامعه عصر قاجار شماری از زنان و مردان و کودکان ایرانی حضور داشتند که از راههای مختلفی به بندگی درآمده بودند. پژوهش حاضر بدنبال یافتن پاسخ این پرسش است که چه عواملی سبب بنده شدن ایرانیان دراین دوره شد؟ واین امر چگونه صورت گرفت؟ نتایج تحقیق نشان میدهد بیثباتی سیاسی، ضعف امنیت اجتماعی و بحرانهای اقتصادی ناشی از عوامل خارجی(دخالت بیگانگان در امور کشور) و عوامل داخلی (علل طبیعی و انسانی) از مهمترین علل سقوط ایرانیان به ورطه بندگی بود. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانهای و آرشیوی و با رویکرد تاریخ اجتماعی سامان یافته است.
Slave and slavery have been one of the most important social phenomena in Iranian history. Iran Qajar era was a slave society, along with a large number of non-Iranian slaves, some of the men and women and children were mostly rural and tribal Iranians who were taken different ways. The present research seeks to answer the question of why many Iranians were slave in Qajar period? The results of the research show that political instability, the weakness of social security and the economic problems (caused by internal and external causes) were the most important causes of the fall of Iranians into slavery. This research is descriptive-analytic, using historical and archival sources, by the library method and the social history approach.
خلاصه ماشینی:
لوریمر سفیر انگلیس در بوشهر به سال 1913 م بوده است و در این کتاب، اطلاعاتی از آدمربایی زنان و کودکان و مردان ایرانی بهدست بومیان مناطق جنوبی ایران و حمل و فروش آنان به دیگر ایرانیان و یا اعراب سواحل حاشیۀ خلیج فارس بهدست میدهد.
کتاب Slavery in the Gulf in the First Half of the 20th Century تألیفِ جرزی زانوسکی (Zdanowski 2008) پژوهشی است که با استفاده از اسناد وزارت خارجۀ انگلیس اطلاعات درخوری دربارۀ نحوۀ بندهشدن ایرانیان را در نواحی مکران و بلوچستان و فروش آنان در داخل و خارج از ایران بهدست میدهد.
شرایطی که حکومت قاجار طی 130 سال حکمرانی خود کمتر از آن برخوردار بود، بهویژه آنکه آغاز این حکومت همزمان با شروع عصر استعماری و تمایل دولتهای بیگانه به اعمال سلطه و دخالت در امور داخلی ایران و درنتیجه بروز ضعف و اختلال در عرصههای سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی بود.
در این زمان، بهدلیل ضعف حکومت مرکزی در نظارت و تأمین امنیت راهها، بهویژه راههای خراسان مانند میامی، مزینان، عباسآباد، سبزوار، شاهرود، بسطام که مسیر کاروانهای زیارتی بود، ترکمنها به بسیاری از کاروانها حمله میکردند و توشۀ آنان را بهیغما میبردند؛ از جملۀ این موارد اسارت 500 تن از زوار آرامگاه امام رضا (ع) در سال 1245 ق است (خاوری شیرازی 1380: 764) و اسارت عدۀ بسیاری از کاروان زیارتی مشهد در سال 1257 ق که در میانشان دو تن از مشاهیر ایرانی و هندی، یعنی محمدولیخان، فرزند فتحعلیشاه، و مهدیعلیخان جلالالدوله، وزیر لکناهو، هم بودند (اعتمادالسلطنه 1363: ج 1، 666؛ اعتمادالسلطنه 2536: 718).