چکیده:
خانقاه به عنوان مرکز عرفان و تصوف ایرانی و اسلامی و بنایی مقدس، با کارکردهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، هنری، اقتصادی و سیاسی، به نوعی بازنمایی فرهنگ و تمدن ایرانی است. عصر ایلخانی به عنوان دورهی گسترش تصوف و خانقاهسازی شناخته میشود. در این برهه خانقاهها، مامنی اجتماعی و فرهنگی و مکانی مقدس قلمداد میشدند که جای مدارس را گرفته و علاوه بر زهد و عبادت، برنامههای دیگری در آنها انجام میشد. در این مقاله تلاش شده است که از میان عوامل متعدد تاثیرگذار در پیدایش و رشد تصوف و خانقاهها در دوره ایلخانان به مهمترین آنها اشاره شود. در واقع پژوهش مذکور، تاثیر عوامل کلیدی در فرآیند گسترش صوفیان در دورهی ایلخانان را بررسی میکند. از آنجا که نمیتوان از نقش تصوف در دورهی ایلخانان بر بناهای خانقاههای این دوره صرف نظر نمود؛ مطالعهی معماری خانقاهها، به منظور بررسی عوامل گسترش تصوف ایلخانی قابل توجه است، چرا که با مطالعه عوامل فرهنگی و هنری بناهای خانقاهها میتوان با ساختار آن در این برهه آشنا شد. روش پژوهش مقاله حاضر توصیفیـتحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به شیوهی مطالعهی منابع کتابخانهای است و برای بررسی نقش بناهای خانقاهی در گسترش تصوف در دورهی ایلخانان، به مطالعه عوامل فرهنگی و هنری بناهای خانقاهها پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد معماری خانقاهها و ساختار هنری آنها، ارتباط تنگاتنگی با اندیشههای عرفانی و صوفیانه داشته است و بررسی ساختار هنری و عناصر نمادین خانقاه نمایانگر ارتباط مستقیم آن با گسترش عرفان و تصوف در دوره ایلخانان است. در هنر معماری اسلامی، بسیاری از نمادپردازیها منشاء عرفان و تصوف بوده است. رخدادهای فرهنگی و هنری خانقاهها در رشد مریدان صوفیه در دوره ایلخانان موثر بوده و رواج تصوف در این دوره، پیوندی میان عرفان و تصوف و هنر دورهی ایلخانی ایجاد کرد. اهداف پژوهش: بررسی تاثیر مهمترین عوامل در پیدایش و رشد تصوف و خانقاهها در دوره ایلخانان. مطالعه معماری خانقاهها و بررسی تاثیر آن در گسترش تصوف ایلخانی. سوالات پژوهش: معماری خانقاهها و ساختار هنری آنها چه ارتباطی با اندیشههای عرفانی و صوفیانه داشته است؟ بناهای خانقاهی چه تاثیری در گسترش تصوف در دورهی ایلخانان گذاشته است؟
Monasteries or “Khaneghah”, as the center of Iranian- Islamic mysticism and Sufism and a sacred building, with various social, cultural, artistic, economic and political functions, is a representation of Iranian culture and civilization. The Ilkhanid era is known as the period of the expansion of Sufism and the construction of monasteries. At this time, monasteries were considered a social, cultural, and sacred sanctuary that replaced schools, and in addition to asceticism and worship; other activities took place. In this article, it is attempted to study the various influential factors in the emergence and growth of Sufism and monasteries during the Ilkhanid period. Indeed, the study examines the impact of key factors in the process of expansion and growth of Sufis in the Ilkhanid period. Since the role of Sufism and its influence on the buildings of the monasteries of this period cannot be ignored; the study of the architecture of the monasteries is significant in order to study the factors that led to the spread of Sufism during this stage in history. The research method of this article is descriptive-analytical and the method of collecting information is accomplished by studying library resources and also by observing and analyzing the role of monastic buildings in the spread of Sufism in the Ilkhanid period; furthermore, the cultural and artistic factors of monastic buildings have been studied. The results show that the architecture of monasteries and their artistic structure are closely related to mystical and Sufi ideas and the study of the artistic structure and symbolic elements of the monastery shows its direct relationship with the spread of mysticism and Sufism in the Ilkhanid period. In the art of Islamic architecture, many symbolisms have been the source of mysticism and Sufism. The cultural and artistic events of the monasteries were influential in the growth of Sufi followers during the Ilkhanid period, and the spread of Sufism in this period established a link between mysticism and Sufism and the art of the Ilkhanid period.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که نميتوان از نقش تصوف در دوره ي ايلخانان بر بناهاي خانقاه هاي اين دوره صرف نظر نمود، مطالعه ي معماري خانقاه ها، به منظور بررسي عوامل گسترش تصوف ايلخاني قابل توجه است ؛ چرا که با مطالعه عوامل فرهنگي و هنري بناهاي خانقاه ها ميتوان با ساختار آن در اين برهه آشنا شد.
روش پژوهش مقاله حاضر توصيفيـتحليلي و روش گردآوري اطلاعات به شيوه ي مطالعه ي منابع کتابخانه اي است و براي بررسي نقش بناهاي خانقاهي در گسترش تصوف در دوره ي ايلخانان ، به مطالعه عوامل فرهنگي و هنري بناهاي خانقاه ها پرداخته شده است .
اين مقاله با رويکرد تاريخ فرهنگي ، به صورت واقع گرايانه و با استفاده از شواهد، به دنبال پاسخ به اين سؤال است : تأثير جريان فکري تصوف بر معماري ايران چگونه بوده است و چه نوع بناهاي معماري را شکل داده است ؟ نتيجه ي اين تحقيق که با روش تاريخي-تفسيري انجام شده ، بدين شرح است که تفکرات صوفيانه ، رفتار و ارزش هاي آن ها باعث شکل گيري کليات کالبدهاي معماري مي شود (يعقوبلو و ابراهيمي، ١٣٩٨).
ساختار اقتصادي خانقاه ها در فرآيند گسترش مريدان صوفيه در دوره ي ايلخانان همان طور که بيان شد خانقاه به عنوان بنايي که از نظر تقدس در نزد مردم هماره اهميت داشته ، علاوه بر نقش خاص ديني، که اعتباري ويژه به اين نوع بنا داده ، واجد رويکردهاي اجتماعي نيز بوده است .