چکیده:
در این مقاله رابطه ناسیونالیسم (باستانی، مدنی و مذهبی) با متغیرهای قومیت و قومگرایی در میان گروههای قومی (تات، ترک، ترکمن، فارس و کرد) ساکن در شهر بجنورد مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام پیمایش و توزیع پرسشنامه نمونه ای به حجم پانصد نفر به شیوه نامتناسب از میان مردان و زنان هیجده سال به بالای ساکن شهر بجنورد انتخاب شد. نتایج نشان داد؛ از میان متغیرهای مورد آزمون تنها دو متغیر مذهب و فاصله نسلی با ناسیونالیسم باستانی رابطه معنادار دارد و سایر متغیرها رابطه معناداری ندارند. همچنین از میان متغیرهای مورد آزمون فقط رابطه میان دو متغیر فاصله نسلی و سطح تحصیلات با ناسیونالیسم مذهبی معنادار است. ناسیونالیسم مدنی با هیچ کدام از متغیرهای مورد آزمون رابطه معناداری ندارد. رابطه بین قومیت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سطح تحصیلات و جنس نیز معنادار بود و سایر متغیرهای مورد نظر رابطه معناداری با قومگرایی نداشتند. در پایان میتوان گفت گرایش به ناسیونالیسم مدنی اولویت اول و غالب مردم شهر بجنورد است و سپس ناسیونالیسم باستانی و ناسیونالیسم مذهبی در اولویتهای بعدی آنها قرار دارند. همچنین رابطه ضعیف و مثبتی بین قومگرایی و گرایشهای سهگانه ناسیونالیسم ایرانی وجود دارد.
In this paper, the relationship between nationalism (ancient, civil and religious) with ethnicity and ethnicism variables among the ethnicities (Tat, Turk, Turkmen, Fars and Kurds) residing in Bojnourd was investigated. A sample of 500 persons was selected randomly among men and women aged 18 and over living in Bojnourd. The results showed that among the tested variables only two variables of religion and gap generation have significant relationship with ancient nationalism and the other variables have no significant relationship. Also, among the tested variables, only the relationship between the two variables of gap generation and educational level with religious nationalism is significant. Civil nationalism had no significant relationship with any of the variables tested. The relationship between ethnicity, socioeconomic status, educational level and gender was also significant and other variables had no significant relationship with ethnicity. At the end, it can be said that the tendency towards civil nationalism is the first and foremost priority of the people of Bojnourd, and then ancient nationalism and religious nationalism are their next priorities. There is also a weak and positive relationship between ethnicism and the three trends of Iranian nationalism
خلاصه ماشینی:
فصل نامۀ علمی (مقالۀ علمی ـ پژوهشی)، سال یازدهم ، شمارة اول ، بهار ١٣٩٩، ١٢٥–١٥٩ ناسیونالیسم ، قومیت و قوم گرایی مطالعۀ موردی شهر بجنورد سید آیت الله میرزایی * ** معصومه عیدی چکیده در این مقاله رابطه ناسیونالیسم (باستانی، مدنی و مذهبی) با متغیرهای قومیت و قـوم گرایـی در میان گروه های قومی (تات ، ترک، ترکمن ، فارس و کرد) ساکن در شـهر بجنـورد مـورد بررسی قرار گرفت .
دوم ؛ از یک طرف گرایش دانشجویان ایرانی به بعـد مـدنی ناسیونالیسم نسبت به سایر گرایش ها قویتـر اسـت و از طـرف دیگـر میـان هـیچ کـدام از متغیرهای زمینه ای حتی قومیت به عنوان یکی از متغیرهای اصلی ایـن پـژوهش و دو متغیـر مستقل قوم گرایی و احساس محرومیت هم با این گرایش رابطه ای ندارند بـه عبـارت دیگـر گرایش قوی به ناسیونالیسم مدنی دانشجویان ورای متغیرهای مسـتقل و زمینـه ای (قومیـت ، مذهب و مانند آن ) قرار دارد و عام ترین نوع گرایش در میان دانشجویان اقوام ایرانـی اسـت .
اما همان طور که در بالا نیـز ذکـر شد در این پژوهش برآنیم گرایش های ناسیونالیستی (باستانی، مـدنی و مـذهبی) گـروه هـای قومی (تات ، ترک، ترکمن ، فارس و کرد) ساکن شهر بجنورد را در ارتباط با قومیـت و قـوم - گرایی و متغیرهای زمینه ای (پایگاه اجتماعی- اقتصادی، فاصله نسلی، جـنس ، مـذهب و ...
بـا انجـام ایـن پژوهش تلاش بر آن است که توصیفی از وضعیت گـرایش هـای ناسیونالیسـتی و قومیـت و قوم گرایی در میان گروه های قومی ساکن در شهر بجنورد را ترسـیم کـرده و در نهایـت هـم رابطه بین متغیرهای مستقل و زمینه ای پژوهش و این گرایش های ناسیونالیستی مورد بررسـی قرار گیرد.