چکیده:
کتاب فلسفهی خرافات با عنوانی از سنخ معرفت درجه دوم و ادّعای نگاه فلسفی، برای تبیین مفهومی و شناخت اقسام خرافه، علل گرایش انسانها بدان و روشهای مبارزه با این معضل تصنیف شده است. نحوهی ورود دکتر یثربی بدین بحث و سنخ گویش او، از دلمشغولی فراوان وی نسبت به خرافه، به ویژه در بُعد اجتماعی آن حکایت دارد؛ امّا مؤلّف در فصول این اثر، به جای آنکه نگاه فلسفی به کلیات این بلیه را تقویت کند، با عبور سریع از مطالب اساسی و مفاهیم پایه، به مباحث مصداقی ورود مینماید. در این میان، عمدهترین معضل، ناظر به «تعریف خرافه» است. فصل ممیّز امر خرافی از سایر باورها، عدم سازش آن با مبانی عقلانی و موازین منطقی تصویر شده است. یثربی بدون اعتنا به اطلاقات گوناگون «عقل» و لوازم تفکّر، «عقلانیت» را واجد وضعی واحد در همهی زمانها و مکانها تصویر میکند و از اینرو نسبی بودن مصادیق خرافه را به حسب جوامع و اعصار متفاوت برنمیتابد. متأسّفانه جوانب این خطای فاحش، در تبیین عوامل گرایش به خرافات و درمان آن نیز مشهود است. همچنین نویسنده در جایجای کتاب با رویکرد فیزیکالیستی و تأکید بر دیدگاههای آگوست کنت، هر امر ناخوشایند یا نابسامانی اجتماعی را بدون تحلیل لازم، به خرافه ارتباط میدهد و با ورود حدّاکثری به مصادیق خرافه، برخی باورهای اصیل مذهب امامیه همچون مجاری فیض الهی، صفات اولیای دین، شفاعت و توسّل را به چالش میکشد. در این راستا به دلیل فقدان نگاه پدیدارشناسانه، حتّی بسیاری از تجربیات زیستهی شیعیان، ذیل مفهوم «خرافه» قرار گرفته است.
“Philosophy of Superstitions” has been authored as a work of second-order knowledge and philosophical perspective concerning the conceptual explanation and identification of different types of superstition, causes of human tendency towards superstitions and the method of battle with this problem. The mode of discussion of Professor Yasrebi of this issue beaspeaks of his deep concerns of superstition particularly in its social aspect; but the author in the chapters of this work, instead of strengthening the philosophical perspective of the outlines of this problem, after a short review of the basic notions, turns to the extensions. Meanwhile, the most important problem is concerned with the “definition of superstition”. The distinguishing feature of the superstition as compared to other beliefs, its failure of consistency with rational foundations and drawn logical rules. Without paying attention to different applications of “reas” and requirements of thinking, Yasrebi considers rationality to have a unique condition in all times and spaces. Thus, he does not tolerate the relativity of the extensions of superstition in different societies and ages. Unfortunately, side effects of this great mistake can be seen in his explanation of the causes of the tendency towards superstition and its cure. ...
خلاصه ماشینی:
اين بيماري به جوامع عقبمانده اختصاص ندارد، بلكه ويروسِ آن شرق و غرب و عموم كشورها را احاطه كرده است، اما درعينحال آثار زيانبار خرافه در اين كشورها بهنحو يكسان نيست، زیرا يك تفاوت بنيادي در اين ميان سبب شده است كه برخي جوامع پيشرفت کنند و برخي ديگر عقبمانده بمانند، اما آن تفاوت اساسي چيست؟ دكتر يثربي بر این عقیده است: در كشورهاي پيشرفته، تدبير امور جامعه دردست كساني است كه بيشتر به اصول عقلاني و تدبير علمي توجه دارند، اما در جامعههاي عقبمانده، متوليان و گردانندگان جامعه خود از گرفتاران خرافه و حاميان آن میباشند (همان).
چنین توصیفاتی از «خرافه» ضرورت پرداختن بدان را مسجل ميكند و مبحث «خرافهشناسي» را در اولويت قرار ميدهد، اما جاي سؤال است كه تعريف خرافه و وجهتمايز مصاديق آن از ساير باورهاي آدمي چيست و آيا بهواقع چنين پيوند وثيقي ميان خرافات و پيشرفت جوامع وجود دارد؟ اوراق پيشرو علاوهبر ارزيابی سه منظور حكشده بر جلد كتاب، درجهت پاسخگويي به پرسش مزبور و دفع برخي ابهامات و توهمات ناظر بدان گام برميدارد.
ـ ازآنجاكه روش مبارزه با خرافات با شناخت دژهاي مدرن این بلیه ارتباط وثيقي دارد، بايد به همسويي مطالب فصول هفتم و هشتم با عنوان اصلي كتاب اذعان داشت، اما برخي عناوين فرعي اين دو فصل بهموازات یکدیگر تدوين يافتهاند.