چکیده:
در مقررات اسلامی برای نحوه احراز توبه شرایط سختی پیشبینی نشده است، بلکه با اعلام ندامت و پشیمانی، انجام عمل صالح، رد حقالناس و ادای واجبات، اصل بر صحت توبه مرتکب است و خداوند متعال آن را مورد پذیرش قرار میدهد. متأثر از چنین احکامی، نهاد توبه در قانون مجازات اسلامی 1392 پیشبینی شده است که با توجه به شرعی بودن نهاد توبه انتظار این بود اثبات توبه و احراز آن در عمل چندان سخت نباشد، بر این مبنا، این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی و بررسی احکام شرعی به چگونگی اثبات توبه از سوی مرتکب و نحوه احراز آن از سوی مقام قضایی با مطالعه موردی آرای دادگاهها میپردازد. در پایان این نتیجه حاصل شد که مواد قانون مجازات اسلامی در مورد توبه دارای کاستیهایی از جمله ابهام در نحوه اعلام از سوی مرتکب و مطلق بودن اختیار مقامات قضایی در رد یا پذیرش توبه است و به منابع و فتاوای فقهی نیز در اینخصوص توجهی نشده است. همچنین تحلیل آرای دادگاهها نشان داد که در عمل نیز درک درستی از مقررات شرعی توبه در خصوص نحوه احراز آن وجود ندارد و برخوردهای سلیقهای مشاهده میشود که در عمل منجر به صدور آرای متعارض و غیر عادلانه میشود.
It is not predicted or provided difficult conditions for repentance in the Islamic Rules, but by declaring compunction and penitence, doing righteous deed, rendering the rights of the people, and fulfilling necessities, the principle is the correctness of repentance and Almighty God accepts it. Influenced by such rulings, the institution of repentance is provided for in the Islamic Criminal Code of 1392, which was expected to be not very difficult to prove repentance and obtaining in practice, but the case study of court rulings shows otherwise. Based on this, this research uses a descriptive-analytical method and examines the Shari'a rulings on how the perpetrator proves repentance and how it was obtained by the judicial authority by studying the cases of court rulings on a case-by-case basis. In the end, it was concluded that the articles of the Islamic Criminal Code of 1392 regarding repentance have defects and shortcomings, such as ambiguity in the manner of declaration by the perpetrator and the absolute authority of judicial authorities in rejecting or accepting repentance and the jurisprudential authentic sources have not been considered in this regard. Also, the review and analysis of court rulings showed that in practice there is no proper understanding of the Shari'a rules of repentance on how to achieve it, and there are conflicting tastes which practically lead to contradictory and unfair judgments. Keywords: Repentance Achievement, Judicial Authorities, Jurisprudential Authentic Sources, Verdict of the Court.
خلاصه ماشینی:
با تأسي از ايـن ديـدگاه شـرعي ، نهـاد توبـه وارد ۳۲۵ قانون مجازات اسلامي ۱۳۹۲ گرديده و مقرر شده است کـه در صـورت اعـلام توبـه از سوي مرتکب ، بايد ادله خود را به مقام قضايي ارائه کند و مقام قـضايي نيـز در صـورت احراز اصلاح و ندامت ، توبه وي را مي پذيرد و البته نبايد به صرف ادعاي مرتکب اکتفا شود.
با توجه به اينکه توبه يک نهاد شرعي است که وارد قانون شده و نظر به اينکـه در مقررات شرعي ، شرايط سختي براي پذيرش توبه تعيين نگرديده است ، يکي از سـؤالات مهم تحقيق اين است که در صورت تصميم بزهکار بر توبه از اعمال ارتکابي ، وي چگونه مي تواند توبه خود را اثبات کند و با توجه به مقررات شرعي ، چه دلايلي بايد ارائه کنـد؟ در صورت ارائه ادله ، مقام قضايي چگونه بايـد توبـه را احـراز نمايـد؟ آيـا در ايـن زمينـه اختيار مطلق دارد يا اينکه بايد ضابطه مند باشد؟ همچنين از آنجا که در مقررات شرعي ، نهادي مانند دادستاني وجود ندارد و بـا صـرف توبـه گناهکـار، ممکـن اسـت از سـوي خداوند پذيرفته شود، با فرض پذيرش اين نهاد در مقررات امروزي با توجه به مقتضيات زماني ، دادستان چگونه مي تواند مخالفت خود را اعلام کند؟ بر اين مبنا، اين تحقيق در پاسخ به سؤالات فوق ، ابتدا ادله مرتکب را براي اثبات توبه و ادله مقـام قـضايي را بـراي پذيرش يا عدم پذيرش توبه بررسي مي کند .