چکیده:
سخن سعدی از هر منظر که نگریسته شود، تازگی دارد؛ امّا نکتۀ متناقضنمایی که دیده میشود، آن است که مهمّترین عاملِ سبکساز که بهدرستی، تحوّلات سبکی را به تحوّلات آن وابسته دانسته و آن را نمودِ جهانبینیِ شاعر توصیف کردهاند، یعنی وجه شبه، در سخن سعدی تازگیِ چندانی ندارد؛ بااینحال، کسی هم نمیتواند ویژهبودنِ شیوۀ او و صاحبِ سبکبودن او را انکار کند. نکته اینجاست که آنچه باعث تشخّصِ طرزِ او شده است، وجه شبه نیست، بلکه مشبّهٌبههایی است که بهکارمیگیرد؛ یعنی همان وجه شبههای معهود و شناختهشدۀ سنن ادبی را به مدد مشبّهٌبههایی غریب و دور از انتظار عرضه میکند که همین غریببودن و دور از انتظاربودن، عامل بسیار مهمّی در پدیدآمدنِ سبکِ شخصی سعدی است و حلاوت بیمانندی به سخن او بخشیده است؛ البتّه این ویژگیِ غافلگیری، در آثار سعدی به حوزۀ تشبیه محدود نمیشود و تقریباً در تمام سطوح و لایههای سخن وی دیده میشود. در این مقاله، ضمن بررسیِ برخی ویژگیهای عمدۀ آثار سعدی، با محوریّت تشبیه، بهطور ویژه به عنصر خارج از انتظاربودن توجّه شده است.
From any point of view, it is undeniable that Saadi’s work is innovative and singular. However, as far as similes are concerned, Saadi does not seem to be innovative. Simile is considered as a prominent stylistic element to the extent that change in style is attributed to change of similes. It is considered as the manifestation of the poet’s worldview. But, Saadi’s similes do not show newness with regard to the properties they assign to the topics (tenors). Yet, the point is that the distinctiveness of his similes does not lie in the properties, but in the vehicles that he employs. That is, he uses familiar properties of the literary tradition but unexpected and unfamiliar vehicles. This unpredictable use of vehicles is an influential factor in the formation of Saadi’s unique style. Obviously, Saadi’s greatness is not merely because of the similes he uses; rather it is perceivable in all the layers of his works. Examining the main elements of Saadi’s works with a special focus on the similes, this paper, in particular, addresses the element of unexpectedness in them.
خلاصه ماشینی:
نکته اينجاست که آنچه باعث تشخّصِ طرزِ او شده است ، وجه شبه نيست ، بلکه مشبّهٌ به هايي است که به کارميگيرد؛ يعني همان وجه شبه هاي معهود و شناخته شدٔە سنن ادبي را به مدد مشبّهٌ به هايي غريب و دور از انتظار عرضه ميکند که همين غريب بودن و دور از انتظاربودن ، عامل بسيار مهمّي در پديدآمدنِ سبکِ شخصي سعدي است و حلاوت بيمانندي به سخن او بخشيده است ؛ البتّه اين ويژگيِ غافلگيري، در آثار سعدي به حوزٔە تشبيه محدود نميشود و تقريباً در تمام سطوح و لايه هاي سخن وي ديده ميشود.
اين ويژگي، مهمّ ترين ويژگي سخن سعدي در حوزٔە استعاره و تشبيه ، و شايد در تمام زمينه هاي سخن او باشد؛ براي مثال در اين بيت ، تشبيهِ دندان هاي سالم به ديواري ساخته شده از خشت هايي با جنس نقره ، هم شگفت است و هم تازگي دارد؛ امّا وجه شبه در آن (سفيدي و پيوستگي) تازه نيست : دو رَستــه دُرَم در دهــن داشت جـاي چـو ديـواري از خشتِ سيمين بـه پاي (سعدي، ١٣٨١: ٥٠) در اين تشبيه ، مانند بسياري از ديگر تشبيه هاي آثار سعدي، آنچه بيش از وجه شبه تازگي دارد، مشبّهٌ به است .