خلاصه ماشینی:
"جایتان خالی!یکی از فقیران و مستحقان محل ما بودیم که خانهمان روبهروی خانهی آن زندهیاد قرار داشت و از ده شب برنامهی اطعام، دوسه شب آن را مستقیم یا غیرمستقیم، اطعام میشدیم.
فقیران در پشت در خانهی متولی اجتماع میکردند و پس از رفتن مدعوین از تهماندهی سفره و بشقابها برخوردار میشدند.
اما تجسم اجتماع فقیران و محتاجان در آن شبها و در پشت خانه، خون را در عروقم منجمد میکند و روحم را دستخوش انقلاب و تاثر شدید میسازد.
ساختن آبانبار و احداث قنات از امور خیریه بود و بانیان اینگونه آثار خیر در زمان حیات خویش اقدام به ساختن یا احداث آنها میکردند، و حتا موقوفاتی هم برای تامین مخارج تعمیر و ادامهی کار اینگونه جاها اختصاص میدادند.
موقوفاتی از این قبیل اطعام فقیرانی از آن قبیل را در برنداشت و واقف تا حدی از میوه و ثمره درخت خیری که به دست خویش کاشته بود برخوردار میشد."