چکیده:
رسالت جدید ملت ایران در «گام دوم انقلاب» و فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی، با ورود به دهه پنجم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جامعه پردازی است. مرحلهای که بعد از نظام سازی و دولت سازی مقدمه تمدن اسلامی-ایرانی در شکل نوین آن و مطلع بایسته ی طلوع خورشید ولایت عظمی بوده و مناسبات زندگی اجتماعی انسانها را در هزاره جاری تحت تاثیر قرار میدهد. اما این جامعه سازی خود مبتنی بر شعارهای انقلاب اسلامی، روحیه و حرکت انقلابی است، سوالی که در این میان ارزش طرح و بررسی دارد این است که آیا میان «جوشش انقلابی» که مقتضای تحرک، بسیج، خصال جهادی، حرکت و تغییر خواهی مستمر است و «جامعه سازی» که برایند نظم و ثبات اجتماعی است، تضاد و تنافری وجود ندارد؟ در مقام پاسخ به این سوال و با روش توصیفی و تحلیلی با ابتنا به اندیشه مقام معظم رهبری به دست آمد که میان انقلابی گری و نظم اجتماعی و حتی نظم سیاسی تضاد و تنافری وجود ندارد، بلکه اتفاقا از بایستههای شکل دهی به جامعه مطلوب در اندیشههای اجتماعی آیت الله خامنهای، انقلابی گری نظام اسلامی در معنای واقعی آن است.
The new mission of the Iranian people in the "second step of the revolution" and the new chapter in the life of the Islamic Republic, is the culmination of the fifth decade after the victory of the Islamic Revolution. The stage after the systematization and state-building of the introduction of Islamic-Iranian civilization in its new form and knowledge is due to the rising sun of the great province and affects the social life of human beings in the current millennium. But this socialization is based on the slogans of the Islamic Revolution, the morale and revolutionary movement, the question which is worthy of studying is whether it is between the "revolutionary boom" that requires mobilization, mobilization, jihadism, continuous movement and change And there is no contradiction between "socialization" for social order and stability? By answering this question, by a descriptive and analytical method, the leadership of the Supreme Leader came to the conclusion that there was no contradiction between revolution ism and social order, and even the political order, but, incidentally, from the requirements for shaping the desired society in The social thought of Ayatollah Khamenei is the revolutionary process of the Islamic system in its true sens.
خلاصه ماشینی:
اما اين جامعه سازي خود مبتني بر شعارهاي انقلاب اسلامي، روحيه و حرکت انقلابي است ؛ سؤالي که در اين ميان ارزش طرح و بررسي دارد اين است که آيا ميان «جوشش انقلابي» که مقتضاي تحرک، بسيج ، خصال جهادي، حرکت و تغييرخواهي مستمر است و «جامعه سازي» که برايند نظم و ثبات اجتماعي است ، تضاد و تنافري وجود ندارد؟ در مقام پاسخ به اين سؤال و با روش توصيفي و تحليلي با ابتنا به انديشۀ مقام رهبري به دست آمد که ميان انقلابيگري و نظم اجتماعي و حتي نظم سياسي تضاد و تنافري وجود ندارد، بلکه اتفاقا از بايسته هاي شکل دهي به جامعۀ مطلوب در انديشه هاي اجتماعي آيت الله خامنه اي، انقلابيگري نظام اسلامي در معناي واقعي آن است .
چرايي و جايگاه نظريۀ نظام انقلابي در جامعه سازي در انديشۀ رهبري انقلاب اسلامي چيست ؟ پيشينۀ پژوهش در ارتباط با انديشه هاي آيت الله خامنه اي، نوع کارهاي صورت گرفته صبغۀ سياسي دارند مثلا محمدي مزرعي و نادري(١٣٩٧) در مقالۀ «ماهيت و ارکان دولت اسلامي در ديدگاه حضرت آيت الله خامنه اي» به اين نتيجه رسيده اند که آنچه عملا دولت را متصف به اسلامي بودن يا نبودن آن مينمايد «عملکرد و جهت گيري اسلامي» ميباشد.
٣- جايگاه و چرايي نظريۀ «نظام انقلابي» در جامعه سازي در انديشۀ رهبري تا تحقق کامل آرمان هاي انقلاب اسلامي و هم شکل گيري دولت اسلامي فاصله وجود دارد و راه پيمودن آن ، برخورداري از قدرت براساس معيارهاي امروزين است و اين در اختيار يک نظام اسلامي انقلابي است .