چکیده:
شکل گیری تعاملات پایدار میان دانشگاه و صنعت همواره از دغدغه های نظام آموزش عالی بوده است. با این حال، این تعاملات همواره به دلایل مختلف با چالش مواجه بوده است. دلایل این امر را میتوان ناشی از نوع نگرشها به نقش دانشگاه در تعامل با صنعت، شکل نگرفتن تعاملات راهبردی مبتنی بر ارزش افزایی مشترک با صنعت و شکل نگرفتن سازوکارهای کارآمد مبتنی بر این نقش ها دانست. پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی و دستیابی به الگویی برای راهبری ارتباطات بین دانشگاه و صنعت انجام شد. روش پژوهش کیفی و استراتژی آن پدیدارشناسی بود. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند، با خبرگان شامل اعضای هیئت علمی فعال در طرح های برون دانشگاهی و نیز مدیران صنایع و سازمانها در شهر مشهد مصاحبه شد. نتایج به دست آمده از چند مرحله کدگذاری، ارائه دهنده مدلی مشتمل بر چهار نوع نقش از طرف دانشگاه در ارتباط با صنعت و جامعه است. یافته ها نشان داد که دانشگاه در تعاملات خود با صنعت و جامعه به ترتیب و در درجات بلوغ بالاتر می تواند نقش های دانشگاه در نقش پیمانکار، دانشگاه در نقش مرکز دانش و فناوری، دانشگاه در نقش مؤسسه هاب و دانشگاه در نقش شریک راهبردی را ایفا کند. در این مطالعه نقش های یادشده تبیین و سازوکارهای مرتبط با هر کدام ارائه شده است.
Establishing sustainable and effective interactions between university and society has always been a concern for higher education system. However, these interactions have always been challenged for various reasons. The reasons can be attributed to the type of attitudes toward the roles a university plays in interaction with industry, the lack of value-added strategic interactions with industry, and the lack of efficient mechanisms based on these roles. The present study aimed at pathology of university- industry relations, and to design a model for guiding the relationship between university and industry. The research method was qualitative using a phenomenological strategy approach. Utilizing purposeful sampling method, interviews were conducted with experts including faculty members active in external university projects and industries and organizations’ managers in city of Mashhad. The results of several coding steps provided a model comprising four types of roles for the university in relation to industry and society. The findings showed that the university in its interactions with industry and society at higher levels of maturity can play the roles of “contractor”, “knowledge and technology center”, “ hub institute” and “strategic partner” respectively. In this study, the mentioned roles are explained and the related mechanisms are presented.
خلاصه ماشینی:
هنگاميکه دانشگاه ها با فعاليت هاي صنايع مرتبط باشند، به طور بالقوه مي توانند احتمال همکاري شان را با صنعت و جامعه افزايش دهند و اين امر فعاليت هاي پژوهشي را به سمت نوآوري هاي صنعتي و فرايندي و حل مسائل هدايت مي کند Mirshekari, Hejazi, Movahed) (٢٠١٦ ,Hosseini &Mohammadi .
از نظر سارپونگ و همکاران & Sarpong, AbdRazak, Alexander) (٢٠١٥ ,Meissner به موازاتي که همکاري هاي دو نهاد دانشگاه و صنعت گسترده تر مي شود، ظرفيت ها براي همکاري هايي که نوآوري را ترغيب و زمينه هايي را براي اشتراک دانش و منابع بين دو نهاد فراهم کند، افزايش مي يابد و پژوهشگران به تبيين و توسعه اين نوع از روابط علاقه مند مي شوند.
با بهرهگيري از روش نمونه گيري هدفمند و روش گلوله برفي ، مصاحبه هاي نيمه ساختار يافته با شش نفر از استادان هيئت علمي دانشگاه فردوسي مشهد، که سابقه همکاري پژوهشي با صنايع و سازمان هاي دولتي و عمومي داشتند و همچنين شش نفر از مديران در بخش دولتي و عمومي که پست هايي مرتبط با پژوهش و فناوري داشتند، انجام شد؛ به عبارت ديگر، افرادي انتخاب شدند که شخصا فرايندها، شکل هاي ارتباطي و مسائل موجود در خصوص دانشگاه و سازمان ها (صنعت و جامعه ) را تجربه کرده و در اين زمينه تجربه زيسته داشته باشند.