چکیده:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر ادراک درد زنان مبتلا
به ام اس بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و
پیگیری بود. نمونه پژوهش شامل ۳۰ نفر (۱۵ نفر گروه مداخله» ۱۵ نفر گروه کترل) از
زنان مبتلا به ام اس بود که بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از هر دو
گروه با استفاده از پرسشنامه ادراک درد McGill(۱۹۸۳) پیشآزمون به عمل آمد. سپس
گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه 90 دقیقهای تحت درمان شناختی رفتاری قرار گرفت و
بعد از اتمام جلسات» پسآزمون و پس از یک ماه پیگیری انجام شد. برای تحلیل دادهها
از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری گروهی به
کاهش ادراک درد در این گروه از زنان کمک کرده است.
Background and Aim: Multiple sclerosis is one of the most common neurological patients. Pain is a common phenomenon in MS patients and it has recently been shown that it plays an important role in mental health and quality of life of these individuals, so that the severity of pain further leads to a weaker performance in most of the components of mental health and social function, Therefore, the purpose of this study was to investigate the effectiveness of cognitive-behavioral group therapy on the perception of pain in MS patients.The present study was a descriptive, quasi-experimental study. Among the individuals referring to brain and neurologists in the province of Alborz, 30 subjects were selected in a purposeful and accessible way and divided into two groups of 15 (two experimental and one The control group was divided into two groups. After examining the pain with the MPG, the experimental group received 8 sessions of treatment and the control group did not receive any treatment during this period. The results of Ancoe and Mankwa tests showed that the variables of pain were different in the experimental and control groups. In assessing the scores, evaluating the pain, the pain was not significant (P <0.05).
خلاصه ماشینی:
نتایج نشان داد درمان شناختي ـ رفتاري گروهي به كاهش ادراك درد در این گروه از زنان کمک کرده است.
درمان شناختی ـ رفتاری در مديريت درد مزمن درمانی بسیار کاربردی است و اغلب بیماران را ترغیب میکند تا از لحاظ جسمی فعالتر باشند (Nash et al.
فرانسيس و چن (Francis and Chen 2010) تأثير آرامسازي و تصويرسازي ذهني هردو از تكنيكهاي درمان شناختي ـ رفتاري در كاهش دردهاي مزمن بيماران را بررسي کردند كه نتايج نشان داد بعد از انجام تمرينات بهمدت شش هفته كاهش درد ابراز شده است.
همچنین، ازآنجاکه اماس یک بیماری خودایمنی است و وضعیت روانی فرد در عملکرد سیستم ایمنی تأثیر میگذارد و در این بیماری درد پدیدۀ شایعی است که در کیفیت زندگی و سلامت روان آنها تأثیر منفی میگذارد، برای ارتقای توانمندی مبتلایان به آن جهت مقابلۀ کارآمد با ملزومات این بیماری مداخلات روانشناختی ضروری است که در این زمینه احتمالاً روش درمان شناختی ـ رفتاری مؤثر است.
بیماران مبتلا به اماس پی بردهاند، اما نمونۀ تحقیقاتی که مشخصاً به بررسی اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری در ادراک درد در بیماران اماس بپردازد کمیاب است.
ویژگیهای دموگرافیک افراد مبتلا به اماس به تفکیک گروههای درمان شناختی ـ رفتاری و كنترل {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} برای بررسي اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری در ادراک درد در بخش آمار توصیفی از شاخصهای میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد که نتایج آن در جدول 2 آمده است.
درنتیجه، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختي ـ رفتاری در کاهش ادراک درد در زنان مبتلا به اماس است.