چکیده:
یکی از چالش برانگیزترین مسائل حوزه کلام و فلسفه دین وجود شرور و آلام طبیعی بی وجه در جهان است که ذهن بسیاری از انسانها، فلاسفه و اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است مسئله شرور از جمله دستاویزهای فلسفههای الحادی است که در انکار وجود خدا اقامه کردهاند.علامه طباطبایی و استاد مطهری از جمله اندیشمندانی هستند که به بررسی و تحلیل شرور بی وجه پرداخته وهرکدام از دیدگاه خود به تبیین و تحلیل این موضوع پرداختهاند .علامه شروربی وجه و آلام طبیعی مانند سیل و زلزله را امری بدیهی و محسوس میداند از نظر او زلزله و سیل با قطع نظر از صفتی که دارد نه شر است نه خیر به همین جهت سیل و زلزله در حق زلزله زدگان شر و در نگاه مخالفان ایشان خیر مینماید.استاد مطهری به شرور بی وجه از جنبه زیبا شناختی مینگرد و هر زشتی وبدی را نشان دهنده زیبایی میداند وبر این باور است که هیچ شری،گزاف ، بیهوده و بی وجه نیست او معتقد است اگر در جهان بدی وزشتی نبود،خوبی و زیبایی هم نبود، اگر همه مردم زیبا بودند هیچکس زیبا نبود، همچنانکه اگر همه مردم زشت بودند هیچکس زشت نبود و این پنداری نسنجیده است که گفته شود اگر در جهان همه چیز یکسان بود جهان بهتر بود. این پژوهش درصدد است تا با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی شرور بی وجه ازدیدگاه این دو اندیشمند پرداخته و به این سؤال پاسخ دهد که فلسفه وجودی شرور بی وجه در این جهان چیست؟
خلاصه ماشینی:
بررسي و تحليل شرور بي وجه از منظر علامه طباطبايي و استاد مطهري چکيده يکي از چالش برانگيزترين مسائل حوزه کلام و فلسفه دين وجود شرور و آلام طبيعي بي وجه در جهان است که ذهن بسياري از انسان ها، فلاسفه و انديشمندان را به خود مشغول ساخته است مسئله شرور از جمله دستاويزهاي فلسفه هاي الحادي است که در انکار وجود خدا اقامه کرده اند.
ديدگاه متکلمان اسلامي در خصوص ماهيت شر متکلمان به اين پرسش که آيا شر امر وجودي است يا عدمي ، پاسخي روشن نداده اند؛ از اين رو نمي توان در اين زمينه به طور دقيق سخن گفت ، اما با توجه به پاره اي از شواهد، مي توان گفت که شرور از منظر متکلمان ، امور وجودي هستند:نخست اينکه متکلمان هرچند موضعشان را در برابر پرسش يادشده به طور صريح بيان ننموده اند؛ ليکن نسبت به وجودي بودن پاره اي از شرور تصريح کرده اند؛ براي مثال : علامه حلي وجودي بودن الم و درد را که يکي از مصاديق شر است مورد اتفاق همه مي داند.
ولي نکته اي که در اينجا مطرح است اينست که آيا در مورد شروري مثل ظلم و شکنجه و سيل و ميکروب ها و زلزله و قحطي و بيماري ها هم مي توان چنين استدلال کرد؟ او در پاسخ به اين مسئله بدي ها را به دو دسته تقسيم مي کند: بدي هايي که خود امور عدمي اند و بدي هايي که اموري وجودي اند، اما از آن جهت بد هستند که منشاء يک سلسله امور عدمي مي گردند(همان ،١٣٧٦: ١٨٠) چندراه حل براي وجود شرور از منظر علامه طباطبايي واستاد مطهري راه حل اول طباطبايي : علامه طباطبايي معتقد است خير و شر نسبي هستند نه ذاتي .