چکیده:
نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی در ایران در سال تحصیلی 83-82 باهدف ایجاد تغییرات بنیادی در نظام موجود ارزشیابی و با عنایت به رویکردهای نوین درفرایندیاددهی-یادگیری و شیوههای اثربخش ارزشیابی دانش آموزان، در تعدادی از مدارس دوره ابتدایی اجرا شد. اجرای این طرح در حال حاضر تا پایه پنجم ابتدایی گسترشیافته است. این نوآوری علیرغم استقبال خوب مانند هر نوآوری دیگر با چالشهایی در حوزه آموزش و اجرا مواجه بوده است. این تحقیق باهدف بررسی چالشهای فراروی ارزشیابی کیفی انجامشده است. پس از مطالعه منابع موجود بهویژه تحقیقات صورت گرفته در سازمانهای آموزشوپرورش استانها ، بهمنظور بررسی این چالشها پرسشنامهای محقق ساخته تهیه شدوپس از تعیین اعتبار و روایی، بر روی 83 نفر از دانشجو معلمان آموزش ابتدایی مراکز تربیتمعلم شهید هاشمی نژاد و شهید بهشتی مشهد اجرا گردید. علاوه بر آن مصاحبهای نیمه ساختاریافته از برخی اساتید مرکز تربیتمعلم که سابقه تدریس در ارزشیابی کیفی داشتند به عمل آمد. اطلاعات پرسشنامه با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، رسم نمودار) استخراج شد. نهایتاً چالشها در 5 گروه اصلی دستهبندی شد که نامناسب بودن شرایط فیزیکی بالاترین و ضعف انگیزه در اجرا کمترین فراوانی را ازنظر دانشجو معلمان شرکتکننده در پژوهش داشت. این نتایج با نتایج سایر تحقیقات نیز همخوانی داشت.
During the 82-83 school year the descriptive evaluation system in Iran was implemented in some primary schools with the aim of creating fundamental changes in the existing evaluationsystem, with regard to the modern approaches in teaching- learning processes. This project is being extended to grade 5 in primary schools. This innovation in the field of education inspite of wide acclaim, face challenges.. After reviewing the available resources for research including the studies conducted in provincial education organizations, in order to evaluate these challenges, a questionnaire was prepared by the researcher. After examination of validity and reliability, the research was conducted on 83 primary education trainees in Shahid Hashemi Nejad and Shahid Beheshti training centres in Mashhad. In addition, a semi-structured interview was performed with some teaching assistants at the training center with teaching experience in descriptive evaluation. Data were extracted from the questionnaire using descriptive statistics (frequency, frequency percentage, figures and plots). Finally, challenges were categorised into five main groups, with inappropriate physical conditions and motivation weaknesses in implementation being the most and the least frequent motive for participating in this research, respectively. The results were in accordance with the ones reported previously.
خلاصه ماشینی:
اجرای آزمایشی طرح ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی در ارتقاء سطح بهداشت روانی از طریق کاهش نقش ارزشیابی پایانی در سرنوشت تحصیلی و تربیتی دانش آموزان موفق بوده است؛ اما در تحقق کامل بسیاری از اهداف پیشبینیشده از سوی شورای عالی آموزشوپرورش و معاونت آموزش عمومی ناکام مانده است.
چالشهای فراروی ارزشیابی توصیفی در پنج گروه کلی طبقهبندیشدهاند: نامشخص بودن هویت مفهوم ارزشیابی توصیفی ناکامی در ارتقاء یادگیری دانش آموزان فقدان ابزارهای سنجش کیفی برای گردآوری دادهها درباره فرایند یادگیری فقدان یک برنامه روشن و مدون برای تربیت نیروهای متخصص فقدان یک برنامه مدون برای پیشبینی و تأمین منابع مالی، امکانات و تجهیزات خاص فعالیتهای کیفی (خوشخلق و پاشا شریفی) در مطالعه بینالمللی پیشرفت سواد خواندن (پرلز) در سال 2001 نشان داد که نگرش دانش آموزان ایرانی نسبت به درس خواندن، از همه کشورها بالاتر است و ایران ازنظر نگرش مثبت دانش آموزان ابتدایی به درس خواندن رتبه اول را دارد.
(رضایی و سیف 1385) طی تحقیقی که در مورد موانع و مشکلات اجراي ارزشيابي كيفي توصيفي دوره ابتدايي در استان زنجان انجامشده است مهمترین موانع ارزشیابی توصیفی در ارتباط با سه گروه معلمان، دانش آموزان و والدین و عناصر، محتوای دروس وابزارارزشیابی موردبررسی قرارگرفته و به نتایج زیردست یافته است: 1- مهمترین موانع مرتبط با معلمان در اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی شامل: خو گرفتن معلمان به روشهای سنتی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، عدم انگیزه کافی معلمان در اجرای صحیح الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی، دشوار بودن اجرای الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی در کلاس درس وعدم برگزاری برنامههای توجیهی مناسب و کافی برای والدین در خصوص الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی هست.