چکیده:
شناخت حدیث سره از ناسره، مجعول از غیرمجعول، از دغدغههاى فکرى محدثان و فقیهان شیعه، به پیروى از امامان(ع) و شاگردان آن بزرگواران بوده است. کتاب مشرعة بحارالانوار در همین راستا شکل گرفته است. در این مقال، پس از بیان ویژگیهاى این اثر و ضرورت نگارش این گونه آثار، به روش و مبناى کار مؤلف در نقد روایات بحار پرداخته مىشود، که همانا »وثوق سندى« است. براساس این مبنا روایاتى در دایره حجیت قرار مىگیرند که از سند معتبرى برخوردار باشند و روایاتى که از سند معتبر برخوردار نیستند، در این دایره قرار نمىگیرند، گرچه داراى مضامین عالى باشند. در این مقال، این روش و مبناى مؤلف محترم نقد مىگردد و روش مشهور فقیهان که همانا »وثوق صدورى« است، تأیید و با ادله تقویت مىشود.
خلاصه ماشینی:
ايشان در جاي جاي مقدمه كتاب خود بر اين مطلب پاي فشرده و مي نويسد: (دست يافتن به حقيقت و مراقبت بر حدود ديني و وظايف شرعي از فزوني و كاستي, مي طلبد كه تنها بر احاديثي كه از نظر سندي اعتبار دارند, بسنده شود و متوني كه با سندهاي ضعيف و مشكوك وارد شده اند, رها شود و ارزش علم و فطرت عالم, به مراعات كيفيت تمايل دارند, حتي اگر لازم باشد كه از كميت و اندازه چشم پوشي كرده و آن را رها سازد.
ييكي از آثار سوء مبناي ياد شده, از ارزش افتادن گسترده روايات شيعه است, به گونه اي كه نه تنها بايد از بخش گسترده روايات شيعه چشم پوشيد, بلكه حتي نمي توان به رواياتي كه سند موثقي دارند, اعتماد كرد; زيرا اگر ما بپذيريم كه در مثل 95 درصد از روايات بحارالانوار درخور اعتماد نيستند و حجيت ندارند, به طور ضمني قبول كنيم كه دست اندازي در روايات شيعه بسيار گسترده بوده است, در اين صورت چه تضميني هست كه چند درصد باقي مانده نيز دستخوش سندسازي نشده باشد؟ آيا پذيرفتني است كه ما پس از هزار و چندصد سال, با احساس مسؤوليت به پالايش روايات بپردازيم, در حالي كه ائمه(ع) و اصحاب ايشان, هيچ نوع احساس مسؤوليتي نسبت به روايات نداشته باشند و دست جاعلان, خرافه بافان و فاسدان را در جعل و نقل روايات باز بگذارند؟ سخن در اين زمينه, بسيار بيش تر از آن است كه در مقاله اي بگنجد, از اين روي, به همين مقدار بسنده مي كنيم.