چکیده:
زمینه و هدف: پیشگیری از کجروی اجتماعی در حوزه جامعهشناسی و روانشناسی مورد توجه بوده و متغیرهای بسیاری در این رابطه مطالعه شدهاند. در این میان دینداری و سلامت روان، بیش از متغیر احساس امنیت اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی پیشگیری از کجروی اجتماعی با تاکید بر نقش ابعاد دینداری، احساس امنیت اجتماعی و سلامت روان در دانشجویان دختر دانشگاه قم است. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه قم تشکیل دادهاند و 300 نفر آنها بهصورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه های کجروی اجتماعی، دینداری، احساس امنیت اجتماعی و سلامت روان(به ترتیب با آلفای کرونباخ 78/0، 79/0، 76/0 و 82/0)، جمع آوری و با نرم افزار SPSS نسخه 22 و با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافتهها و نتایج: پژوهش نشان داد که بین دینداری، احساس امنیت اجتماعی و سلامت روان با کجروی اجتماعی همبستگی معنادار وجود دارد. همچنین از بین متغیرهای وارد شده به معادله رگرسیون برای پیشبینی کجروی اجتماعی براساس مولفه های دینداری، احساس امنیت اجتماعی و ابعاد سلامت روان، به ترتیب مولفه پیامدی از مولفه های دینداری، بُعد اضطراب و بی خوابی از ابعاد سلامت روان، متغیر احساس امنیت اجتماعی و در مرحله آخر مولفه پیامدی از مولفه های دینداری توانایی پیشبینی کجروی اجتماعی را دارد. بنابراین، با تقویت حوزه های مذکور می توان انتظار کاهش کجروی های اجتماعی را در محیط دانشگاه داشت.
Aim & Background: Prevention of social deviance has been considered in the field of sociology and psychology and many variables have been studied in this regard, religiosity and mental health are among the structures that have been discussed most in the research and the variable of social security feeling was raised later. Prevention of social deviation based on religiosity, social security feeling and mental health in female students at University of Qom. Method: From all college students in University of Qom were chosen 300 female students as samples by cluster sampling. In this study were used of some questionnaires as a Social Deviation (Serajzadeh & Poyafar, 2008), Religiosity (Serajzadeh, 1998), Social Security Feeling (Serajzadeh & Poyafar, 2008) and Mental Health (Goldberg & Hiller, 1972), and in this study for describe of data and other results was used Spss-22. Results: Results of Pearson correlation showed that correlations among all variables were significant. Regression result showed that outcome component of religious components, social security feeling, anxiety and problems in sleeping from mental health and faith component of religious components could predict of social deviation in female students in University of Qom. Discussion: This study, along with most other studies, has shown the importance of religiosity, social security feeling and mental health variables in preventing social deviance and it can be expected to reduce social deviance by emphasizing reinforcement in these areas.
خلاصه ماشینی:
هدف پژوهش حاضر بررسي پيشگيري از کجروي اجتماعي با تاکيد بر نقش ابعاد دينداري ، احساس امنيت اجتماعي و سلامت روان در دانشجويان دختر دانشگاه قم است .
در ارتباط با همبستگي بين دينداري با کجروي اجتماعي و نقش دينداري در پيش بيني کجروي اجتماعي، نتايج پژوهش حاضر با اين پژوهش ها همراستا است : پژوهش خسروشاهي و جوادي حسين آبادي(١٣٩٥) که نشان داد بين هويت ديني و بين ابعاد هويت ديني شامل اعتقادي، تجربي، مناسکي و پيامدي با ارتکاب جرايم رابطۀ معنادار وجود دارد و بعد مناسکي و بعد اعتقادي پيش بينيکننده ميزان جرايم است ؛ نتايج يک پژوهش فازي که بر روي دانشجويان رشته پزشکي انجام شده و نشان داد که دينداري قوي شرط کافي براي اجتناب از کجروي است و از بين مولفه هاي دينداري، مولفه مناسکي بيشترين نقش را در اجتناب از کجروي داشته است (طالبان و پيکاني، ١٣٩١) ؛ پژوهش کفاشي(١٣٩٤) نشان داد از بين مولفه هاي دينداري، مولفه اعتقادي بيشترين ارتباط را با سلامت اجتماعي داشته است ؛ پژوهشي با عنوان »بررسي عوامل موثر بر گرايش به کجروي فرهنگي در دانشجويان دختر و پسر« که نشان داد دينداري از جمله متغيرهاي پيش بين کجروي فرهنگي است (شمس ، عموزاده ، زينيوند مقدم و غلامي، ١٣٩٢) ؛ پژوهشي با عنوان »سنجش جامعه شناختي ناهنجاريهاي رفتاري دانش آموزان (مطالعه موردي شهر شيراز)« که نشان داد افزايش پايبنديهاي مذهبي عاملي مهم در کاهش ناهنجاريهاي رفتاري دانش آموزان است (ايماني، بهمني و سادات دلاور، ١٣٩٥) ؛ پژوهشي بر روي دانشجويان که نشان داد بين عمل به باورهاي مذهبي و گرايش به اعتياد رابطه معکوس وجود دارد(محمدي و همکاران ، ١٣٩١).