چکیده:
در اﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻫﺮم ﺳﻨﯽ در اﻗﺘﺼﺎد ﮐﺸﻮر ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳـﺖ. ﺑـﺮای رﺳـﯿﺪن ﺑـﻪ ﻧﺘـﺎﯾﺞ ﺗﺠﺮﺑـﯽ از روش ﺧﻮد ﺗﻮﺿﯿﺤﯽ ﺑﺎ وﻗﻔـﻪﻫـﺎی ﮔﺴـﺘﺮده اﺳـﺘﻔﺎده ﺷـﺪه اﺳـﺖ ﻫﻢ ﭼﻨﯿﻦ از ﺷﺎﺧﺺ اﻣﯿﺪ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺘﻐﯿﺮی ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮ ﭘﺲاﻧﺪاز، ﺑﻬﺮهوری و ﺳـﺮﻣﺎﯾﻪ ی اﻧﺴـﺎﻧﯽ اﺛﺮﮔـﺬار ﺑﺎﺷـﺪ، در اﯾﻨﺠﺎ اﻓﺰاﯾﺶ اﻣﯿﺪ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ و ﮐﺎﻫﺶ ﺑﺎروری ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪه ﮐﻪ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺳﺎﻟﺨﻮردﮔﯽ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻨﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺟﻮان ﮐﺎﻫﺶ و ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪ اﻓﺰاﯾﺶ ﭘﯿﺪا ﮐﻨﺪ و ﺷﺎﺧﺺﻫﺎ( ﻣﯿﺎﻧﻪ ﺳﻨﯽ، ﻧﺴﺒﺖ ﮐﻬﻨﺴﺎﻻن ﺑﻪ ﮐﻢ ﺳﺎﻻن و درﺻﺪ ﮐﻬﻨﺴﺎﻻن ﺑﻪ ﺟﻤﻌﯿﺖ)ﺧﺒﺮ از اﯾﻦ ﭘﺪﯾﺪه ﻣﯽدﻫﻨﺪ. اﮔﺮﭼﻪ ﮐﺸﻮر ﻣﺎ ﻫﻨﻮز ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﺎﻣﻞ وارد ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی ﻧﺸﺪه اﺳﺖ و ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎرز ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ در ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺳﻨﯽ ﮐﺸﻮرﻣﺎن رخ ﻧﺪاده اﺳﺖ وﻟﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ و آﻣﺎری ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪه اﺳﺖ اﮔﺮ ﻫﻤﯿﻦ رﺷﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ در ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی اداﻣﻪ ﭘﯿﺪا ﮐﻨﺪ در ﻧﺰدﯾﮑﯽ ﺳﺎل 1410 اﻧﻔﺠﺎر ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی در ﮐﺸﻮر روی ﺧﻮاﻫﺪ داد ﮐﻪ ﻧﺰدﯾﮏ 30 ﺗﺎ 25 درﺻﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﮐﺸﻮرﻣﺎن ﺑﺎﻻی 50 ﺳﺎل ﻗﺮار دارﻧﺪ. اﻓﺰاﯾﺶ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪ ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ از ﻗﺒﯿﻞ ﻋﺪم رﺷﺪ و ﺗﻮﺳﻌﻪی اﻗﺘﺼﺎدی، ﮐﻢ ﺷﺪن ﻧﯿﺮوی ﮐﺎر، ﮐﺎﻫﺶ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺟﻮان و ﻧﺨﺒﻪی ﮐﺸﻮری و ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎی ﻧﮕﻪ داری از ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان را اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺿﺮﺑﺎت ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ را ﺑﺮ اﻗﺘﺼﺎد ﮐﺸﻮر وارد ﮐﻨﺪ.
خلاصه ماشینی:
با توجه به وضعیت فعلی کشور مان که سیاست کنترل جمعیت را از سالهای قبل در پیش گرفته بود و هرم سنی کشور طبق پیش بینیها به سمت پیری در حال حرکت است چهارچوب نظریه ی این مقاله بر نظریه ی کنت آرو (با کنترل جمعیت، رشد اقتصادی کنترل و محدود میشود) بنا شده است.
در ایران قبل از انقلاب این سیاست به عنوان پایه توسعه مدنظر برنامه ریزان بود و در زمان پهلوی دوم و با برنامه هایی که وزارت بهداری (معاونت جمعیت و تنظیم خانواده) در سال 1346 تحت این سیاست که (فرزند کمتر، زندگی بهتر) نرخ رشد جمعیت ایران که به طور سالانه 1/3 درصد بوده در دهه 1355-1345 با کاهش اندکی 7/2 درصد رسید و در بعد از انقلاب با تلقی استعماری بودن کنترل جمعیت، تبلیغاتی رسمی و تشویق هایی در زمینه ی سیاست های تکثیر جمعیت صورت گرفت اما بعد از پایان یافتن جنگ هشت ساله سازمان برنامه و بودجه وقت سمیناری در مشهد برگزار کرد واز تمام سیاستگذارن و 48 دستگاه مرتبط دعوت کرد که در قطعنامه پایان سمینار مخاطرات ناشی از تداوم نرخ رشد طبیعی جمعیت ذکر شد و سرانجام سیاست کنترل جمعیت در 18 اسفند 1367 تصویب شد و این سیاست تا پایان دولت اصلاحات پیگیری شد (مهرخانه، 2، اسفند، 1390).
بر اساس سناریوی حد بالا در سال 1420، 8/18 درصد جمعیت کشورمان سالمند هستند یعنی باز هم در حدود 20 میلیون نفر اما از هر 3/5 نفر جمعیت یک نفر سالمند است اگر نخواهیم کمی دور دست تر را نگاه کنیم باید گفت بر اساس سناریویحد پایین سازمان ملل جمعیت ایران در سال 1480، با کاهش چشم گیری به سی و یک میلیون نفر خواهد رسید که 47 درصد از این جمعیت سالمند خواهد بود (عباسی ولدی، 1392: 34).