چکیده:
دل به عنوان بعد اصیل وجود انسان و هسته مرکزی درونیات او، از جهات گوناگون مورد توجه بزرگان علم و ادب فارسی قرار گرفته است. دل مرکز تجلیّات الهی و هسته عواطف و احساسات اشرف مخلوقات است. غم و شادیهای مقدسی که وجود انسان را احاطه کرده از همین دل برمیخیزد. در مصحف پیامبر صلّی الله علیّه و آله هم با آیات مبرهن بر این مهم تاکید دارد و با توجه به این شواهد، عرفای بزرگ سنایی و عطّار که از چهرههای درخشان ادب فارسی به شمار میآیند درباره پدیده دل از دیدگاه قرآنی مباحثی مهم در پهنة ادب فارسی مطرح نمودهاند، که چراغ جویندگان مسیر عرفان است. در این جستار به دیدگاههای مشترک این دو عارف برجسته پرداخته شده است. در نظر این عارفان دل تماشاگه اسرار الهی و خاستگاه غم و شادیهای متعالی و مرکز مکاشفات عرفانی میباشد که در این پژوهش به روش تحلیلی - تطبیقی به کشف دریافتهایی از تجلی غم و شادیهای متفاوت به عنوان پلی برای رسیدن به تعالی و تکامل روح انسانی ازشاهراه دل پرداخته است،که فلسفة ریاضت نفس و تزکیه روح، پاکیزگی دل و جان از تجلی غمها و شادیها نمود مییابد.
خلاصه ماشینی:
(فاضلی، 172:1374) عطّار به انسان یادآوری میکند که او مرغ باغ ملکوت است و متعلق به خاکدان دنیا نیست زیرا «دل حکمرانی است که ساحت درونی انسان را به حقیقت الهی پیوند زده و تمام حقایق بیرونی در سایة آن محقق میشود» (نصر،244:1389 ) چون «اطاعت خدای و مخالفت شهوتها، روشن کننده دل است» (غزالی، 27:1365) پیشینهی پژوهش اولین مقاله، مقالهای باعنوان«دل و ملائمات آن در اسرارنامة عطار» از ملیحه جعفری لنگرودی در مجلة عرفان اسلامی به چاپ رسیده است که به بررسی انسان قدسی از نظر عطّار پرداخته است و همچنین مقالهای با عنوان« جایگاه دل در عرفان اسلامی با تکیه بر دیدگاه مولانا» از عبدالرضا محمد حسینزاده در مجلة پژوهشی پژوهش نامه اخلاق چاپ شده است، که مفهوم دل و جایگاه آن در حکمت و عرفان اسلامی بررسی شده است و همچنین مقاله با عنوان«آیینة حضور تجلیگاه خداوند از دیدگاه مولانا با تکیه بر مثنوی معنوی» از بابا سالار در مجلة دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران چاپ شده است که نظرات مولانا را با توجه به تعالیم آسمانی نسبت به دل بررسی کرده است و مقالهای با عنوان «جایگاه دل در مثنوی» از عفت نقابی در مجلة دانشکده ادبیات و علوم انسانی چاپ شده است که البته در این خصوص بطور مستقل به بررسی ارزش دل از دیدگاه عطار و سنایی پرداخته نشده، پژوهش حاضر سعی در پردازش نظریات این جوانمردان عرصة عرفان در زمینة دل و جایگاه تجلّی الهی دارد.