چکیده:
اتحادیه اروپا یکی از مهمترین و منسجمترین اتحادهای متشکل از دولتها در ابعاد سیاسی و اقتصادی است که پس از جنگ جهانی دوم، گامهای زیادی در جهت همگرایی و هماهنگی بیشتر و همچنین گسترش قلمرو خود برداشته است اگر چه این اتحادیه مفهوم و برداشت جدیدی از همکاری و همگرایی میان دولتها را وارد ادبیات روابط بینالملل نمود. ولی به واقع برای فهم جایگاه آن در نظام جهانی باید با تامل بیشتری نگریست. دو هدف عمده در این پژوهش دنبال خواهد شد. نخست اختلاف نظرهای صورت گرفته میان اعضای اتحادیه اروپا چه تاثیری بر وضعیت فعلی این اتحادیه در نظام جهانی داشته است؛ و دوم، بررسی تداوم اختلاف نظر و تعارض دیدگاهها میان اعضا چه اثری بر آینده راهبردی و جایگاه اتححادیه اروپا که در نظام چند قطبی برای آن متصور شدهاند خواهد داشت. پاسخ موقت به پرسش فوق بدین گونه خواهد بود، وجود اختلاف و تعارض دیدگاهها میان اعضای اتحادیه اروپا در مسائل مختلف داخلی و بینالملی، این اتحادیه را با عدم هویت کارکردی مواجه و به سبب آن نقش و جایگاه استراتژیک آن در آینده جهانی را با تردیدهایی روبرو ساخته و آن را در سطح یک قدرت اقتصادی باقی خواهد گذارد.
European Union (EU) is one of the most important and coherent state-based unions in both political and economic dimensions, that has taken great strides in further convergence and coordination and also in expanding its sphere of influence; Although it brought in a new concept of collaboration and convergence, between states, to the literature of international relations. For understanding its position in the global system, more attention is needed actually. In this paper two main objectives shall be followed. First, what has been the impact of disagreements among members of the European Union, on its current position in the world system? And second is studying what would be the impacts of continuation of disagreements and opposing views among the members of European Union on its position, which has been imagined in a multipolar system, and also on its strategic future? A temporary response to above questions would be: The disagreements and opposing views among the members of European Union in different internal and international issues, has faced EU to a lack of functional identity, and so, its strategic role and position in the future world is in doubt and it will just remain as an economical power.
خلاصه ماشینی:
تاثير اختلافات کشورهاي عضو اتحاديه اروپا بر جايگاه اين اتحاديه در نظام جهاني ∗ دکتر سيدحسن ميرفخرايي دانشيار عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي چکيده اتحاديه اروپا يکي از مهم ترين و منسجم ترين اتحادهاي متشکل از دولت ها در ابعاد سياسي و اقتصادي است که پس از جنگ جهاني دوم ، گام هاي زيادي در جهت همگرايي و هماهنگي بيشتر و همچنين گسترش قلمرو خود برداشته است اگر چه اين اتحاديه مفهوم و برداشت جديدي از همکاري و همگرايي ميان دولت ها را وارد ادبيات روابط بين الملل نمود.
در قلمرو دروني ، اعضاي اتحاديه اروپا با اختلافات جدي در برخي زمينه ها از جمله ، گسترش اين اتحاديه ، سياست دفاعي امنيتي اروپايي جنداي از ناتو، قانون اساسي اروپا، مفهوم شهروند اروپايي ( که شهروندان و دول اروپايي همچنان بين دو هويت ملي و فراملي در چارچوب اتحاديه اروپا، دچار نوعي سرگشتگي و آشفتگي هويتي مي باشند )، عدم تعريف و انگاره اي يکسان از هويت اروپايي ، پيروي از سياست هاي غير همسان توسط اعضاء در بسياري از بحران ها از جمله بحران اقتصادي و غيره ، اتحاديه را با چالش هاي جدي روبرو نموده است .
از سوي ديگر، طي چند سال گذشته جريان هاي همسوو ناهمسويي با فرآيند همگرايي اروپايي در عرصه سياست هاي داخلي کشورهاي عضو صورت پذيرفته است ، و رود ٩ کشور جديد در سال ٢٠٠٧ (جمهوري چک ، استوني ، مجارستان ، لاتويا، ليتواني ، مالت ، لهستان ، اسلواکي و اسلوني )، سوئيس در سال ٢٠٠٨ و ليختن اشتاين در ٢٠١١ به اتحاديه اروپا، موجب شده است تا سياست خارجي مشترک اتحاديه با چالش جدي مواجه شود، بدين معنا که اعضاي جديدبه آمريکا و ناتو گسترش متفاوت از ساير اعضاي اتحاديه اروپا دارند.