چکیده:
جامعیّت از ویژگیهای قرآن است که مورد پذیرش اندیشمندان مسلمان قرارگرفته، اما نسبت به گسترۀ آن اختلافنظر وجود دارد. تبیین صحیح از گسترۀ جامعیّت قرآن، ارتباط تنگاتنگی با مسألۀ خاتمیّت دارد. این جستار، درصدد اثبات پیوند و تلازم جامعیّت قرآن با مسألۀ خاتمیّت است که در این زمینه، تاکنون پژوهشی انجام نشده است. همچنین، با توجه به مسائل نوپدیدی که بهظاهر در منابع دینی ذکر نشده، ادّعای جامعیّت قرآن و خاتمیّت پیامبر با اشکال روبرو شده، که در این نوشتار برای رفع این چالش نیز، چارهاندیشی شده است.
خلاصه ماشینی:
در این رابطه، با این پرسش مواجه میشویم که آیا دین پاسخگوی نیازهای حدّاکثری و مطلق بشر است یا نیازهای حدّاقلی و نسبی؟ برای پاسخ به این پرسش، باید بررسی نمود قرآنی که ادعا میکند کتابی جامع و جهانی است، آیا آموزههایش مطلق است یا نسبی؟ 1 اگر جامعیّت مطلق قرآن صحیح باشد، بشر میتواند تمامی انتظارات خود را از قرآن مطالبه کند، در غیر این صورت، تنها میبایست آموزههای هدایتی را از قرآن طلب کند که ارائۀ فهم صحیح از معنای جامعیّت هدایتی، در پرتو تبیین اصل خاتمیّت است، زیرا میان جامع بودن دین و خاتم بودن آن تلازم منطقی برقرار است و اثبات یکی، منجر به اثبات طرف دیگر میشود و این نتیجه بهدست میآید که دینِ خاتم، ضرورتاً کامل و جامع هم هست.
گمان بر این است که بشر بعد از پیامبرِ خاتم، به مرحلهای از بلوغ فکری رسیده که میتواند با استفاده از یکسری اصول و قواعد کلّی، نیازهای متغیّر خود را پاسخگو باشد، ازاینرو نیاز به شریعت و دین جدیدی نیست تا خاتمیّت پیامبر اسلام و بهتبع آن، جامعیّت قرآن نفی شود.
4. رجوع به معصومان( برای فهم قرآن امری لازم و ضروری است، زیرا حکمت خدا ایجاب میکند هدایتگری بشر بعد از پیامبر( استمرار داشته باشد، چراکه با توجه به شواهد فراوان تاریخی، پیامبر( موفق نشدند تمامی حقایق قرآن را در اختیار امّت قرار دهند، همچنین اگر بنا باشد قرآن بهتنهایی و بدون مراجعه به سنّت، بیانکنندۀ همه امور باشد، با ضرورت بعثت پیامبر منافات خواهد داشت و شعار «حسبنا کتاب اللّه» توجیه میشود (بخاری، بیتا، 7/9)، در حالی که این نظریه، حتی در میان اهل سنّت هم قابلاعتنا نیست (بابائی، 1386: 2/145).
کلیدواژه ها:
مسائل مستحدثه
،
خاتمیّت
،
جامعیّت مطلق قرآن
،
جامعیّت هدایتی قرآن