چکیده:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی آموزش مبتنی بر رایانه با آموزش به روش سنتی برعملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی پایه سوم شهرستان اهواز بود. روش پژوهش از لحاظ هدف کاریردی، از نظر مدت اجرا مقطعی و از نظر روش اجرا آزمایشی-میدانی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیة دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ریاضی، در طیف سنی 9-8 سال شهرستان بود، به نمونهای متشکل از 60 آزمودنی و سه گروه (دوگروه آزمایشی و یک گروه کنترل) که به روش نمونهگیری تصادفی ساده از میان دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی معرفی شده به مراکز 4 گانة اختلالات یادگیری شهر اهواز انتخاب شدند. دادهها با استفاده از آزمون ریاضی ایران کیمت جمع آوری شدند. یافتهها نشان داد که هر دو روش آموزش به روش سنتی وآموزش مبتنی بر رایانه بر بهبود عملکرد ریاضی دانشآموزان دارای اختلالات ریاضی تاثیر دارند (01/0>P,052/8= (53، 2) F)، اما دادههای توصیفی و میانگینها حاکی از نقش موثرتر آموزش به کمک رایانه در بهبود عملکرد ریاضی این دانشآموزان بود.
The purpose of this study was to compare the effectiveness of computer-based training with traditional Teaching on mathematical performance of students with the mathematical disorders in Ahvaz city. The research method was an experimental-field method with pretest-posttest design and control group. The statistical population of the study included all students with the mathematical learning disorder in the age range of 8-9 years, Sample of the present study consisted of 60 subjects and three groups (two experimental groups and one control group) that were selected by simple random sampling from students with mathematical learning disorder referred to four centers of learning disorders in Ahvaz. The data were collected using the Iranian Key- Mathematical Test. The findings showed that both traditional and computer-based teaching methods improve the mathematical performance of students with mathematical disorders (F=8.052, P<0.01). However, descriptive data and averages indicated a more effective role for computer-based training in improving students' math performance.
خلاصه ماشینی:
از جمله اين عوامل ميتوان به آموزش ستني و ناکافي (٢٠٠٤ ,Geary)، فقدان علاقه و انگيزش ، وضعيت اقتصادي - اجتماعي پايين (٢٠١٨ ,Barnes &Fletcher, Lyon, Fuchs )، استعداد ژنتيکي و تأثير محيط (٢٠١٨ ,Taylor &Erbeli, Hart )، نقص يا تأخير شناختي (٢٠١٨ ,Seron &Deloche )، اضطراب آزمون (٢٠١٨ ,fEklo &Korhonen, Nyroos, Jonsson )، خودکارآمدي ( Shehni ٢٠١٠ ,Hejazi &Karamzadeh, Hejazi, Khanzadeh ) و حافظه کاري ( ,Valinejadghanati ٢٠١٥ ,Mirnasab &Birami, Fathi Azar, Vahedi ) اشاره کرد.
از سوي ديگر، براي آن که بتوان از رياضي در زندگي روزانه جهت منظم کردن دانسته هاي مختلف و نيز بالا بردن توان دانش آموزان استفاده کرد، انجام دادن فعاليت ها و محاسبات ساده و شفاهي رياضي، پرورش قواي ذهني و هماهنگي بين اين قوا از طريق بالا بردن تواناييها و 1- math learning disability دانسته هاي قبلي،گسترش مفاهيم زباني و خزانه لغات و فرهنگ لغات رياضي کودکان و کاربرد اين فرهنگ در زندگي روزانه ، فراهم آوردن پيش نيازهاي لازم و مفيد به منظور سرعت بخشيدن به آموزش رياضي در آينده تحصيلي کودکان از اصيل ترين اهداف آموزش رياضي محسوب ميشود (٢٠١٨ ,Razavi &Darash, Shahi ).