چکیده:
تاجیکستان پس از کسب استقلال و در پی دامنه یافتن تمایلات ملیگرایانه و آرمانهای اسلامی در مقابله با کمونیسم، در یک جنگ داخلی گرفتار شد. نیروهای هوادار کمونیسم که در برابر ملیگرایان و اصولگرایان اسلامی جبهه واحدی را تشکیل دادند، به نوبه خود، مقابلهای سخت را آغاز کردند. در رابطه با این مسئله که چه کسی این هویت را تعیین کند رقابت شدیدی در گرفت و پیرو این مسئله احزاب و گروههای سیاسی زیادی تشکیل شدند که فعالیت بعضی از آنها از طرف دولت غیر قانونی اعلام شد و بعضی هم نقش خیلی فعالی در عرصه سیاسی ایفا کردند. همه این گروهها با موضع گیریهایی برای یک سری مسائل اعلام موجودیت کرده و فعالیت خود را آغاز کردند، که موارد عمده آنها ایدئولوژی، نقش اسلام در تفکر آنها، موضع آنها در قبال کشورهای منطقه و فرامنطقهای بود. این پژوهش در پی بررسی این مسئله است که احزاب سیاسی موجود در تاجیکستان و نقش آنها را در عرصۀ روابط سیاسی بررسی و تحلیل کند.
Tajikistan was caught in a civil war after gaining independence, following the advent of nationalist tendencies
and Islamic ideals in confronting communism. In turn, the pro-Communist forces, which formed the frontline
against Islamic nationalists and Islamic fundamentalists, began to struggle hard. Concerning the issue of who
determines this identity, a strong competition came about, and many political parties and political parties were
formed, some of which were declared illegal by the government, and some also played a very active role in the
political arena. All of these groups began to declare a number of positions for a series of issues, most notably
ideology, the role of Islam in their thinking, their position vis-a-vis the regional and trans-regional countries. The
present study seeks to examine and analyze political parties in Tajikistan and their role in the field of political
relations.
خلاصه ماشینی:
بعد از استقلال، قدرت مرکزي در تاجيکستان به دليل مشکلات اقتصادي که توسعه نيافتهترين جمهوري در ميان جمهوريهاي شوروي بود و همچنين جنگ داخلي که خسارات زيادي بر کشور تازه استقلال يافته تحميل کرد و علاوه بر آن دلايل، سياست يلتسين در گرايش به غرب و رها کردن جمهوريهاي به شدت تضعيف شده مزيد برعلت شد و درحالي که جامعه تاجيکستان درحال گذر از يک جامعه بسته کمونيستي به يک جامعه باز دموکراتيک و به اصطلاح جامعهشناسي سياسي دولتسازي درحال انجام بود و ملتسازي هنوز شکل نگرفته بود، نخبگان کشور در قالب احزاب و گروهها فرصت فعاليت سياسي يافتند.
حزب کمونسيت تاجيکستان همچنان خواستار احياي اتحاد جماهير شوروي است و آن را از اهداف اصلي خود ميداند اين حزب در دوران جنگ داخلي تاجيکستان از دولت اين کشور پشتيباني کرد و در انتخابات رياست جمهوري سال 1999 نيز به طور رسمي رحمانف را به عنوان نامزد معرفي کرد.
(شیرازی و مجیدی، 1382: 242) 4-3-1 حزب دموکرات (جناح تهران) اين شاخه که رهبري آن را شادمان يوسف بر عهده داشت در جريان انتخابات رياست جمهوري و همهپرسي قانون اساسي حاکميت دولت تاجيکستان را پذيرفت و به همين دليل اجازه فعاليت رسمي گرفت.
بنيانگذار عملي نهضت اسلامي تاجيکستان به عنوان يک حرکت، يکي از علماي شناخته شده ديني در آسياي مرکزي، سيدعبداله نوري، بود که در لحظه به لحظه فعاليت اين حزب نام او آمده است.