چکیده:
ادوارد برنت تیلور یکی از انسان شناسان اهل بریتانیا می باشد که به عنوان بنیان گذار انسان شناسی فرهنگی نیز شناخته می شود. بر اساس مهمترین نظریه ی او، «انیمیسم» ریشه و جوهره ی اصلی دین می باشد که پایه های اعتقادی بشر را تا به امروز تشکیل می دهد. از طرفی بازی دهندگی عروسک نیز که در انواع نمایش های عروسکی یکی از ارکان مهم این هنر جادویی به شمار می رود، بر اساس باور و تخیل بازی دهنده در جان بخشی عروسک شکل گرفته و تاثیر خود را بر پایه ی اعتقاد به جان انگاری، بر روی مخاطب خود می گذارد. در این پژوهش سعی برآن است تا با بررسی مفهوم «انیمیسم» و قوانین مطرح شده آن توسط تیلور، به تاثیر آن درکیفیت جان انگاری و جان بخشی عروسک پرداخته شود. فرضیه تحقیق براین اساس است که: «انیمیسم» انسان اولیه، پایه و اساس جان گرفتن عروسک است که بر اساس نظریه ی تیلور از ابتدای آفرینش وجود داشته و امروزه این مفهوم در شکل جان بخشی عروسک مشاهده می گردد و بر روی کیفیت بازی دهندگی تاثیر می گذارد. همچنین پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا «انیمیسم» انسان اولیه همان جان بخشی عروسک در دنیای معاصراست و چه تاثیری بر روی آن دارد؟
این مقاله بر اساس پژوهش های انجام گرفته توسط پژوهشگران دینی و تیاتر عروسکی، ابتدا به تعریف انیمیسم، شکل گیری بت ها و حرکت بخشی آن ها پرداخته و سپس خاستگاه عروسک و تغییربت ها به آن ها بر اساس قانون الگوی تکامل تیلور بررسی می گردد. در پایان با مقایسه ی بازی دهنده ی عروسک و جان دهنده به بت ها، نقش جان انگاری اشیا توسط انسان های اولیه با اتکا بر نظریه ی "انیمیسم" تیلور در بازی دهندگی عروسک اثبات می گردد.
Edward Brent Taylor is one of the British anthropologists who is also known as the founder of cultural anthropology. According to his most important theory, “animism” is the root and main essence of religion which forms the basis of human belief to this day. On the other hand, puppetry, which is one of the most important elements of this magical art in various puppet shows, is formed based on the belief and imagination of the player of giving life to a puppet. It has an impact on the audience based on their belief in the animism. In this study, an attempt is made to examine the concept of “animism” and the rules proposed by Taylor, to investigate its effect on the quality of animism and giving life to the puppet. The research hypothesis is that the “animism” of primitive man is the basis of giving life to the puppet, which, according to Taylor’s theory, has existed since the beginning of creation, and today this concept is seen in the puppet’s life-giving form and affect the quality of puppetry. Also, the main question of this research is whether the “animism” of the primitive man is the life-giving to the puppet in the contemporary world and what effect does it have on it. Based on researches conducted by religious and puppet theater scholars, this article first defines “animism, the formation of idols and their movement” and then “the origins of puppets and the transmission of idols to puppets are examined according to Taylor’s pattern of evolution.” At the end, by comparing the puppet player to the idols, the role of life-giving to objects by primitive humans is proved relying on Taylor’s theory of “animism” in puppetry.
خلاصه ماشینی:
همچنین پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا «انیمیسم» انسان اولیه همان جانبخشی عروسک در دنیای معاصراست و چه تأثیری بر روی آن دارد؟این مقاله براساس پژوهشهای انجام گرفته توسط پژوهشگران دینی و تئاتر عروسکی، ابتدا به تعریف انیمیسم، شکلگیری بتها و حرکت بخشی آنها میپردازد و سپس «خاستگاه عروسک و تغییر بتها به آنها براساس قانون الگوی تکامل تیلور را بررسی میکند.
بر طبق باور انسان اولیه، اشیاء قدرت و انرژیهای بسیاری در خود نهفته داشتند و باید برای حفظ آنها، مقدس شمرده میشدند، پس براساس این اعتقاد، بتها خلق شدند و تکامل یافتند.
در حقیقت بتها (شکل به عینیت رسیده ارواح) سرچشمه گرفته از صور خیالی انسان هستند و او آنها را همانگونه که جهان هستی را دارای جان میدانست، صاحب روح کرد و این چنین انسان برای بردگی ارواح، مکانهای مقدسی ساخت و آیینهای مختلفی خلق کرد که بعضی از آنها هنوز در میان مردم رایج و معمول است.
بنابراین بتها به تدریج در مراسم مهم مذهبی و در پرستشگاهها شروع به حرکت کردند و این حرکتبخشی و باور آن توسط انسانهایی صورت میگرفت که در ذهن خود به «انیمیسم» اعتقاد داشتند و از انرژی موجود در اشیاء برای انجام امور خود یاری میطلبیدند.
قانون دوم یعنی الگوی تکامل و پیشرفت فکری انسان در طول زمان و تغییر جان باوری درطول تاریخ به دلیل وقوف انسان به جهان و دسترسی او به علم، ثابت میکند که یک بازیدهندهی عروسک همان کاهن و شمنی است که برای بتها جان قائل بوده و آنها را حرکت میدادهاست.