چکیده:
به نظر میرسد انتقادات وارد بر غفلت نسبت به حوزۀ هنر و زیباییشناسی در کشور بیشتر ناظر به بحث آموزش فعالیتهای خاص هنری و جایگاه فرعی آن در برنامه درسی در جهت رشد استعدادهای هنری دانشآموزان است. هرچند تربیت هنری به معنای فعالیتهای خاص، درخور توجه است اما به نظر میرسد که تربیت زیباییشناختی بهعنوان فرابرنامهدرسی در نظام آموزشوپرورش کشور مورد بیتوجهی افزونتری است و مفهومپردازی جامعی از این نوع تربیت در نظام آموزشوپرورش کشور بهخصوص از منظر اسلامی صورت نگرفته است. در این پژوهش با بررسی آراء فلسفی ملاصدرا؛ به رویکرد برگزیده وحدتگرای تشکیکی رسیده و با توجه به اینکه رویکرد دریافت احساس و معنا ناظر به رویکرد وحدتگرای تشکیکی است، به تبیین ضرورت تغییر در رویکرد ساحت تربیت هنری و زیباییشناسی به رویکرد دریافت احساس و معنا بهمنزلۀ رویکرد اصلی و رویکرد موضوعمحور بهمنزلۀ رویکرد مکمل، پرداخته شده است.
It seems that the critique of negligence in the field of art and aesthetics in the country tends to focus on the training of special artistic activities and its subordinate role in the curriculum for the development of students' artistic talents .Although artistic education implies certain activities, it seems that aesthetic education seems to have been overlooked as a phrasebook in the educational system of the country. A comprehensive conception of this kind of education in the country's educational system has not been made especially from the Islamic perspective. In this study, Mulla Sadra's philosophical views have come to be the subject of a unanimous approach.
The approach of feeling and meaning is based on a linguistic unilateral approach. Therefore, in this research, the necessity of changing the approach of artistic education and aesthetics to the approach of feeling and meaning as the main approach and subject-centered approach is considered as complementary approach.
خلاصه ماشینی:
با توجه به عدم کفایت تربیت شناختی در تأمین اهداف تعلیم و تربیت اسلامی و ضرورت پرداختن به تربیت زیباییشناختی بهعنوان روشی کارآمد برای تحقق تعلیم و تربیت اسلامی، در این پژوهش سعی بر آن بوده که ضمن بررسی انتقادی ساحت تربیت هنری و زیباییشناختی برنامه درسی در اسناد تحول بنیادین آموزشوپرورش و نیز بررسی آراء فلسفی ملاصدرا در مورد هدف این ساحت؛ رویکرد برگزیده وحدتگرای تشکیکی برای این ساحت بنا بر دیدگاه اسلامی را توضیح داده و با توجه به اینکه رویکرد دریافت احساس و معنا بهعنوان فرابرنامهدرسی میتواند ناظر به رویکرد وحدتگرای تشکیکی باشد، به تبیین ضرورت تغییر در رویکرد این ساحت به رویکرد دریافت احساس و معنا بهمنزلۀ رویکرد اصلی و رویکرد موضوعمحور بهمنزلۀ رویکرد مکمل، پرداخته شده است.
با وجود تقسیمبندی تربیت به دو نوع عمومی و اختصاصی و اینکه، تربيت هنري و زيباييشناختي، ناظر به آمادهسازی فردی و جمعی متربیان در مسیر تحقق شأن هنری و زيباييشناختي حیات طیبه معرفی شده و با وجود اشاره سند برنامه درسی ملی به این نکته که جهتگیری کلی این حوزه در سازماندهی محتوا و آموزش باید تربیت هنری با تأکید بر دستیابی به بصیرت فرهنگی بهصورت فرابرنامهدرسی و روح حاکم بر کل نظام آموزشی باشد و با توجه به هدف یکپارچگی و رویارویی مؤثرتر با موقعیتها (Ministry of Education, 2011)؛ اما در عمل در برنامه درسی ملی صرفاً به تربیت هنری (بحث آموزش فعالیتهای هنری فردی و گروهی) در قالب رویکرد موضوعمحور بسنده شده که آن هم کمترین ساعات آموزشی را به نسبت سایر حوزههای یادگیری شامل میشود و جای خالی تربیت زیباشناختی در قالب تربیت عمومی (بحث آموزش به شیوه هنری و زیباییشناسانه) در قالب رویکرد دریافت احساس و معنا بهعنوان فرابرنامه و روح حاکم بر دروس همچنان محسوس است (National curriculum document, 2007).