چکیده:
اکنون در عصر ارتباطات و اطلاعات شاهد دگرگونی و تغییرات بزرگی در جامعه هستیم. ابزارهای جدید و نوینی ظهور پیدا کردهاند که در دهههای اخیر با شتاب زیادی مورد پذیرش استفاده جوامع بشری قرار گرفتهاند. به طور مسلم، این ابزارها اجتنابناپذیرند، مسئله این است که چه مدلی را میتوان برای نقشآفرینی مدیران فرهنگی در تحولات آتی شبکههای اجتماعی مجازی ارائه داد و این مدل دارای چه اجزا و روابط بین اجزا است. به همین منظور، با استفاده از رویکرد کیفی در تحقیق و استفاده از ابزار مصاحبه نیمهساختیافته و بهرهگیری از روش گراندد تئوری[1] به ترسیم مدل نهایی تحقیق پرداخته شده است. پس از انجام مراحل کدگذاری، مدل نهایی تحقیق استخراج و چهار دسته از مقولهها شناسایی شد که شامل: عوامل علی (مخاطبشناسی، فضای مبتنی بر فطرت، مدیریت رسانه، عقلانیت ذاتی، سواد رسانهای، فقدان آیندهپژوهی و بومیسازی)، عوامل مداخلهگر (جامعهپذیری ناقص و قواعد و قوانین)، پدیده اصلی (فضای مجازی غیر همسو) و راهبردها میشود. از این یافتهها به طور کلی دو نقش اصلی برای مدیران فرهنگی نتیجه شده است: 1. توجه به نقطه قوت بیرونی و نقطه ضعف درونی در تحولات آتی شبکههای اجتماعی مجازی (شامل مقولههای مدیریت رسانه و مخاطبشناسی)؛ 2. توجه به شرایط زمینهای در تحولات آتی شبکههای اجتماعی مجازی (شامل مقوله سواد رسانهای). در پایان، روابط بین مقولهها در یک مدل ترسیم و راهبردهای اساسی استخراجشده از مصاحبهها در جهت نقشآفرینی مدیران فرهنگی در تحولات آتی شبکههای اجتماعی مجازی ارائه شده است.
Nowadays, in the age of communication and information, we are facing with a great transformation and changes in society. New and emerging tools have been appeared that have rapidly accepted and be used in the recent decades at the human societies. Obviously, these tools are unavoidable. Here, the question is what kind of model can be offered for the role playing of cultural managers in the upcoming developments and changes of virtual social networks. What components should this model have and what relationships there should be between them. For this reason, using the qualitative approach in researching and using the semi-structured interview tool and using the grounded theory method, the final model of the research has been drawn up. After the coding stages, the final model of the research extracted and four categories of it identified which includes: causal factors (audience managing, natural based environment, media management, intrinsic rationality, media literacy, lack of futurism and localization), interfering factors (incomplete socialization, methods and rules), the main phenomenon (non-consistent cyberspace) and strategies. From these findings, overall, two main roles for cultural managers have been obtained: 1. Attention to external strength and internal weakness in future developments changes of virtual social networks (including media and audience management); 2. Attention to the underlying conditions in the upcoming changes of virtual social networks (including the category of media literacy). at the end, the relationships among the categories showed in a model and the basic strategies which derived from the interviews to the role of cultural managers in the future developments and changes of virtual social networks have been presented.
خلاصه ماشینی:
پس از انجام مراحل کدگذاري، مدل نهايي تحقيق استخراج و چهار دسته از مقوله ها شناسايي شد که شامل : عوامل علي (مخاطب شناسي، فضاي مبتني بر فطرت ، مديريت رسانه ، عقلانيت ذاتي، سواد رسانه اي، فقدان آينده پژوهي و بوميسازي)، عوامل مداخله گر (جامعه پذيري ناقص و قواعد و قوانين )، پديده اصلي (فضاي مجازي غير همسو) و راهبردها ميشود.
در پايان ، روابط بين مقوله ها در يک مدل ترسيم و راهبردهاي اساسي استخراج شده از مصاحبه ها در جهت نقش آفريني مديران فرهنگي در تحولات آتي شبکه هاي اجتماعي مجازي ارائه شده است .
ايـن راهبردها به طور کلي به شرح زير است : 132 (به تصویر صفحه رجوع شود) نمودار٢: مدل نقش آفريني مديران فرهنگي در تحولات آتي شبکه هاي اجتماعي مجازي (مبتني بر يافته هاي محقق ) - راهبرد آينده پژوهي در حوزه فناوريهاي نوين : پيش بيني تهديدات اين فنـاوريهـا از طريق بسترسازي فرهنگي در جامعه بايد مـدنظر قـرار گيـرد.
نوع تعامل با تحولات آتي شبکه هاي اجتماعي مجازي هرچند رويکردهاي ديگر در پروتکل و اجراي مصاحبه و حتي در انتخاب مقوله ها در زمان کدگذاري مورد استفاده قرار ميگيرند، اما هيچ کدام از رويکردهاي غربي نوع تعامل ما و مديريت در فضاي مجازي را تعيين نميکنند و صرفا رابطه بين مخاطب - رسانه و تأثيرگذاري و تأثيرپذيري اين دو را مطرح کرده اند.